چکیده:
عراق به عنوان یکی از کشورهای مهم و تاثیرگذار در فضای سیاسی و امنیتی خاورمیانه، در سال 2003 به اشغال آمریکا درآمد که این امر از جهات مختلف بر فضای سیاسی این کشور و منطقه اثرگذار گردید. صرف نظر از آثار بین المللی اشغال عراق، حضور بیگانگان در این کشور برای مردم عراق تبعات مختلفی را بر جای گذاشت؛ چرا که اگرچه از یک سو شیرازه حکومت آهنین صدام حسین باتمام ساختارهای امنیتی - نظامی آن از هم پاشید، از دیگر سو نبایستی فراموش کرد که تشدید فضای هرج و مرج و ناامنی در عراق از پیامدهای بلافصل حضور اشغالگران در این کشور بود و در یک چنین شرایطی بود که نقش و اهمیت نهادهای مرجع برای حل و فصل مشکلات عراق بسیار احساس می شد؛ نهادهایی که به نظر می رسد در اینجا بیش از همه می توانست خود را در قالب مرجعیت به منصه ظهور برساند. به واقع شرایط بحرانی عراق و عدم اطمینان مردم به احزاب و گروه های سیاسی، باعث گردید تا مرجعیت شیعی در عراق نقش و کارکرد فراطایفه ای به خود گرفته و بتواند نقش مهم و اساسی را در تحولات سیاسی عراق ایفا نماید. با توجه به این مساله، پژوهش حاضر درصدد است که ضمن بررسی سه دوره تاریخی بحرانی در عراق معاصر، نقش و کارکرد فراطایفه ای مرجعیت شیعه عراق را نشان دهد
Iraq as an important country that influences the political and security environment of the Middle East was occupied in 2003، which in turn impacted the country and region's political space in various respects. However، apart from the international consequences of Iraq's occupation، the alien presence left numerous repercussions on the Iraqi people، because on the one hand، Saddam Hussein's iron government with all of its security-military apparatus collapsed، and on the other it should be kept in mind that the exacerbated anarchy and insecurity in Iraq was one of the immediate consequences of the occupation presence in the country. Under such circumstances، the role and importance of the reference institutions for the resolution of Iraq's problems was felt more than ever; institutions which seemed to manifest in the religious authority. In fact، Iraq's critical conditions and people's distrust in political groups and parties caused that the Shia religious authority in Iraq to take extra-ethnic role and function، able to play an essential part in Iraq's political developments. Considering these facts، this research seeks to demonstrate the extra-regional role and function of Iraq's Shia religious authority، examining three critical periods in Iraq's contemporary history.
خلاصه ماشینی:
"صرف نظر از آثار بین المللی اشغال عراق،حضور بیگانگان در این کشور برای مردمعراق تبعات مختلفی را بر جای گذاشت؛چراکه اگرچه از یک سو شیرازه حکومت آهنین صدامحسین با تمام ساختارهای امنیتی-نظامی آن از هم پاشید،از دیگر سو نبایستی فراموش کرد کهتشدید فضای هرج و مرج و ناامنی در عراق از پیامدهای بلافصل حضور اشغالگران در این کشور بودودر یک چنین شرایطی بود که نقش و اهمیت نهادهای مرجع برای حل و فصل مشکلات عراق بسیاراحساس میشد ؛نهادهایی که به نظر میرسد در اینجا بیش از همه میتوانست خود را در قالبمرجعیت به منصه ظهور برساند.
این در حالی بود که پس از ایفای نقش موثر مرجعیت در مدیریت و مهار درگیریهایسال 2004 بین جریان صدر و آمریکاییها،در فرایند قانون اساسی احساس میشد کهمرجعیت شیعه عراق و بهطور خاص آیت الله سیستانی نسبت به گذشته نقش و نفوذ کمتریدر تحولات سیاسی عراق دارد و حتی جریانهای سیاسی تا حدود کمتری مایل به ایفای نقشجدی مرجعیت هستند،اما فرآیند عمومی حاکم بر تصویب توافقنامه بار دیگر این نقش،نفوذ وجایگاه مرجعیت و اعتماد مردم و جریانهای اصلی عراق را به آن ثابت و احیا کرد.
در اینجا و در جریان این انتفاضه مرجعیت عراق و شخص آیت الله خویی طی فتواییمردم را به رعایت و مد نظر قرار دادن دقیق احکام شرعی در خصوص مسایل جاری و حفظ ونگهداری از متملکات و داراییهای مردم و تمامی موسسات عمومی دعوت نمود و در ضمن آن هیأت بلندپایهای را جهت نظم دادن امور مردم درنتیجه خلاء احتمالی قدرت تعیین کرد کهاین خود میتوانست شائبه تشکیل جریاناتی سیاسی برای کسب قدرت سیاسی را از جانبمرجعیت عراق پررنگ نماید."