خلاصه ماشینی:
"از دست راستیهای لیتوانی گرفته تا شورای ملی کارفرمایانهندوراس،از حزب جمهوری خواه امریکا تا اتاق بازرگانی امریکا-اروگوئه،همه همیننظر را میدهند:«مدل ایرلندی،راهبردی است که بدون ملاحظه زمانی یا مکانیمیتوان آن را برای کشورهای دیگر نیز به کار گرفت».
میزان جذب سرمایه به بیست درصد تولید ناخالص داخلی رسید؛امریکه اقتصاددانان را تشویق کرد فعالیت اقتصادی ایرلند را به جای تولید ناخالصداخلی بر حسب تولید ناخالص ملی محاسبه کنند؛چون این جزیره برخلافگستره جغرافیاییاش که فقط یک درصد خاک اروپاست،یک چهارم سرمایهگذاریامریکا را در فعالیتهای تازه جذب میکند.
در سال 2004،مدیران آن،«موفقیت چشمگیر اقتصاد ایرلند را که بر پایه سیاست اقتصادی سالمبنا شده و درسی سودمند و آموزنده برای کشورهای دیگر است،تبریک میگویند.
این«سختگیری»ها-که دیگر به عادت تبدیل شده بود-«ایرلند را به مدلی برای دیگر کشورهای حوزه یورو تبدیل کرد»؛(«تایمز مالی»،21 ژوییه 2010)کاهش دتمزد کارمندان دولت(تا میزان بیست درصد)،کاهشده درصدی یارانهای خانوادهها و همچنین حذف هرگونه کمکهای اجتماعی.
یک سال بعد،یک روز قبل از اعلام بودجه ای که براسا ریاضت اقتصادیتنظیم شده بود،محافظهکاران بریتانیا-که اکنون به کمک لیبرال-دموکراتها برسر حکومتند،باز نگاهشان را به آن سوی دریای ایرلند برگرداندند:«نمایندگانوزارت اقتصاد با دوبلین تماس گرفتند تا متوجه شوند چگونه دولت ائتلافی ایرلندتوانست بخشی از بودجه را حذف کند بدون آنکه جنبشهای اجتماعی نظیر آنچهدر یونان رخ داد،به وجود آید».
مدیر روزنامه اسکاتلندی the scotsman و بیل جامیسن،طرفدار ریاضتاقتصادی به طور متحد پیشتر اعلام کرده بودند که«تجزیه ایرلند خلاف نظر جان امروز دیگر کسیاز«معجزه»صحبت نمیکند،ولی تجربه ایرلند،گنجی از اطلاعاتقیمتی است."