چکیده:
به منظور بررسی نقش پردازش فراشناختی (خودبازبینی، خودارزیابی، و خودنظم دهی) در یادگیری و انتقال یادگیری حل مساله، تعداد 120 دانش آموز دختر سال اول دبیرستان انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. از معمای 2 تا 5 حلقه ای برج هانوی به عنوان تکالیف یادگیری و از معمای 6 حلقه ای به عنوان تکلیف انتقال یادگیری حل مساله استفاده شد. طی تکالیف یادگیری و به منظور تحریک پردازش فراشناختی، آزمودنی های گروه آزمایشی 1 قبل از هر حرکت به پرسش های آزمون گر پاسخ می دادند و گروه آزمایشی 2 درباره دلیل آن حرکت توضیح می دادند. آزمودنی های گروه کنترل 1 با صدای بلند فکر می کردند و افکار خود را بیان می نمودند، اما گروه کنترل 2 ساکت بودند.
نتایج تحلیل واریانس نشان داد که در تکالیف یادگیری 3، 4، و 5 حلقه ای، حرکات خطای گروه های آزمایشی به طور معناداری کمتر از گروه های کنترل است (به ترتیب، P<0.0001, P<0.001 و (P<0.0001. در انتقال یادگیری حل مساله نیز نتیجه فوق تکرار شد (P<0.0001). همچنین، گروه های مذکور قواعد بیشتری را کشف کردند. تحلیل فرآیندهای فکری آزمودنی ها بیان گر پردازش فراشناختی در گروه های آزمایشی بود.
خلاصه ماشینی:
"در زمینهی انتقال یادگیری نیز براون(1980)معتقد است که چون دانش فراشناختی احتمالامبنای یادگیری چگونه یاد گرفتن است؛پس کسب چنین دانشی یعنی آگاهی از قواعد؛راهبردها واهداف مسأله باعث میشود که افراد بتوانند بهطور کارآمدتر و منعطفتری به انطباق تواناییهایشناختی خود با تکلیف جدید بپردازند.
» دستور العمل گروه کنترل واجد تفکر با صدای بلند نیز به قرار زیر بود: «در هنگام حل این مسأله با صدای بلند فکرهای خود را بیان کنید.
(به تصویر صفحه مراجعه شود)آزمون توکی که به منظور مقایسهی میانگین گروهها مورد استفاده قرار گرفت نیز نشان داد که درتکلیف یادگیری 3 حلقهای گروه آزمایشی اول و در تکالیف یادگیری 4 و 5 حلقهای هردو گروهآزمایشی حرکات خطای کمتری در مقایسه با گروههای کنترل داشتهاند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود)چنانکه از جدول شماره 6 برمیآید،بیشتر جملات کلامی گروههای آزمایشی را جملات فرآیندی(بهترتیب 77%و 82%)تشکیل میدهد،ولی آزمودنیهای گروه کنترل 1 یعنی گروه واجد تفکربا صدای بلند بیشتر بر روی سطح مسأله متمرکز بودهاند.
ایندر حالی است که اگر از آزمودنیها بخواهیم دربارهی دلایل راهحلها و حرکات خود و نیز ارزیابی وبازبینی آنها صحبت کنند به انجام فعالیتهای پردازشی عمیقتری مشغول میشوند و آگاهی خود رااز این فعالیتها و فرآیندهای شناختی خویش بهطور کلامی بیان مینمایند.
در تحقیق حاضر نیز فقط 9%جملات گروه کنترل راجملات فرآیندی تشکیل میداد که این امر نشان میدهد آنها بهطور خودبهخودی بر روی سطحفرآیند متمرکز نمیگردند و توجیه راهحلها باعث تحریک فرآیندهای کنترلی عالی در آنها میگردد.
hcaorPPA detneirO-ssecorP A:gnivloS melborP dna noitingocateM.
noitingocateM dna gnivloS melborP."