خلاصه ماشینی:
"و دائرة البروج هم به دوازده قوس قسمت یابد،و ایشان را هم بروج خوانند،و هر برجی سی درجه باشد از سیصد و شصت درجۀ منطقه،و همین فلک را بهبیست و هشت بخش متساوی قسم کنند و آن منازل قمر است،و هر برجی دو منزلو ثلث منزل باشد،و اسامی بروج و منازل به اعتبار کوکبی چند است که در وقتقسمت مسامت بروج و منازل بودهاند و اکنون به واسطه حرکت فلک البروج آنمسامته تغییر یافته،و دور نیست که احکام نجومی هم به واسطۀ این تغییر متغیر شدهباشد،و الله اعلم قصد یازدهم[فلک آفتاب] فلک آفتاب کرهای است متوازی السطحین که مرکز او مرکز عالم است،واو را فلک ممثل خوانند،و در ثخن ممثل کرهای است متوازی السطحین که مرکز اوغیر مرکز عالم است،و او را فلک خارج مرکز گویند،و سطح محدب ممثل مماسمحدب او است به نقطۀ اوج،و مقعر ممثل مماس مقعر او است به نقطۀ حضیض.
قصد بیست و هشتم[نبوت و ولایت] عقول و نفوس فلکیه صور علمیۀ اشیاء است،و اغلب آنست که انسان دربیداری مشغول محسوسات است و متوجه به عوالم علویۀ مجرده نمیتواند باشد،لیکن صفاء ذهنی اگر کسی دارد در وقت توجه آن صور را در نفس ناطقه و در حس مشترک خود مییابد،و گاه متصرفه در آن صور تصرف میکند،و گاه نه.
و بعضی کاملان هستندکه قوت انقطاع ایشان از بده به مرتبهای است که آنچه مردم در خواب میبینندایشان در بیداری میبینند،و گاه یکی از عقول یا نفوس فلکیه متمثل میشود بهصورت بشریه و با ایشان سخن گوید یا از خود یا از خدا،و آن مجرد که متمثل شدهفرشته است،و سخنی که از خدا گوید کلام خدا است،و آن کامل که مجرد نزد اومتمثل شده نبی است."
کلید واژه های ماشینی:
فلک
،
نفس
،
قصد
،
جسم
،
نفس ناطقه
،
عقل
،
اقلیم
،
کواکب
،
حکما
،
عقول