خلاصه ماشینی:
"درحالیکه براساس مدارک و شواهد تاریخی فرض میشود که سهمکشاورزی در نیروی کار بدونشک در دوره توسعه اقتصادی کاهش خواهد پذیرفتعقیده ما براین است که تعداد مطلق افراد شاغل در کشاورزی بقدری زیاداست-و درواقع در بسیاری از این کشورها صرفنظر از سرعت آهنک صنعتیشدن آنها بهافزایش خود در دهههای آتی ادامه خواهد داد-که برای افزایشدرآمد و اشتغال جهت قسمت عظیمی از جمعیت باید کشاورزی و دیگر بخشهای غیرکشاورزی اقتصاد توسعه یابند.
نظر بهاصلاحات در ژاپن و چین(تایوان)که مسلما موفق خواهند شد،ایجاد قطعات زمین از 2 تا 3 هکتار(واحد قابل استفاده از نظر اقتصادی درمرحله توسعه کشورهای مذکور در آنزمان)ممکن بود در سراسر آسیا و ازطریق توزیع مجدد زمین امکانپذیر باشد ولو اینکه دستمزدبگیرانکشاورزی براساس 3 کارگر موجب هر خانوار کشاورزی بحساب آیند(بهجدول 2 توجه شود) عامل اساسی در اصلاحات ژاپن و چین،انتقال زمین بود از مالکانغایب باجارهکاران درحالیکه در آغاز این انتقال تنها ترکیبمنابع را تحت تاثیر قرار داد،لکن تاثیر آن روی انگیزهها برای کشاورزانتاثیری انقلابی بود.
جدول 4-تغییرات در شاخص تولید کشاورزی و محصول برنج برحسبهر 10 آر در ژاپن (به تصویر صفحه مراجعه شود)&%08041BOBG080-G% (به تصویر صفحه مراجعه شود)درمورد چین(تایوان)در فاصله سالهای 1952 و 1962 برداشتکشاورزی تا 57 درصد بالا رفت،باید متذکر شد که این افزایش همراه بودبا بهرهوری بیشتر کار در ایندوره و افزایش گذاشت کار تا 1958 افزایشبرداشت قابل اسناد است به«اثر مرکب عوامل بسیار نظیر کود-بذر-آبیاری و انگیزه برای حد اکثر ساختن بازده لکن میتوان گفت که استفاده-های موثر از اصلاح کشاورزی و تکنولوژی تحت تاثیر این حقیقت بود کهبرنامه اصلاح ارضی اجارهکاران راتبدیل بهمالک نمود»."