چکیده:
یکی از انگارههای مهم در پژوهشهای روشمند و اصولی، بهرهوری از «فرضیه» یا «فرضیات تحقیق» و قرار دادن آنها در چارچوب نظری و تئوریک است؛ یعنی، متمرکز شدن در یک یا چند مؤلفه مهم و بنیادی و استخراج و استنباط دانش و نکته جدیدی از آن در یک یا چند زمینه خاص و بر اساس قواعد و قوانین شناخته شدة «روش تحقیق».فرضیه یا فرضیات، ارتباطی وثیق با دغدغه و سؤال اصلی پژوهشگر دارد و راهی روشن برای هدایت و استخوانبندی تحقیق به شمار میرود. با اینکه فرضیه از اهمیت و ارجمندی بالایی برخوردار است؛ ولی به دلایل مختلف با ابهام، پیچیدگی و دشواریهایی روبهرو است. به همین جهت در پژوهشهای فعلی، جایگاه آن به خوبی تعریف و تبیین نشده است یا نبود آن بهتر از تدوین آن تلقی شده است. این مسأله در «مهدویت پژوهی» شکل خاصی پیدا کرده و به دلایل مختلف «فرضیه تحقیق» به خوبی طرح نشده است. نگارنده در این نوشتار میکوشد هم جایگاه و اهمیت «فرضیه» را بیان کند و هم امکان و چگونگی بهرهگیری از فرضیه را در «مهدویت پژوهی» بررسی نماید. به نظر میرسد با دقت و ژرفاندیشی، میتوان فرضیه را به عنوان زمینهای برای کیفی کردن پژوهشهای مهدوی و آغازی برای نظریهپردازی در ساحتهای مختلف آن قرار داد.
خلاصه ماشینی:
"با توجه همة این تعاریف و توضیحات میتوانیم فرضیه را چنین تعریف کنیم: «فرضیه، پاسخی حدسی و احتمالی برای کشف مجهول یا بیان رابطه بین پدیدهها و متغیرهای تحقیق است که به صورت بیانیه موقتی و مقدماتی ارائه شده و راهنمایی پژوهش را بر عهده دارد».
فرضیات نقش مهمی در جهت دادن به فرآیند تحقیق بر عهده دارند و به پژوهشگر در تعیین روشها، فنون و ابزار گردآوری دادهها، نحوة تحلیل و تفسیر نتایج و نهایتا تدوین ساختار اصلی گزارش تحقیق کمک میکنند؛ با این وجود تنظیم و تدوین آن در همة تحقیقات ضروری نیست 3 و متناسب با نوع پژوهش، باید به دنبال طرح فرضیه بود.
پس از تخمین مقدار فرضیههای مورد نیاز، محقق باید آنها را به صورت ساده، روان و کوتاه به شکلی تدوین کند که اولا مبین وجود رابطه بین متغیرها یا چگونگی وضعیت پدیدهها و اشیاء باشد؛ ثانیا آن را به شکل جملة خبری صورتبندی کند؛ ثالثا میتواند در آغاز جمله، از عبارت «به نظر میرسد» استفاده نماید.
محققی که به منظور دستیابی به روابط علت و معلولی بین متغیرهای موجود یک پدیدة اجتماعی به تحقیق میپردازد، لازم است علاوه بر اعمال دقت کامل در کار پرسشگری و عملیات میدانی و به طور کلی در انجام جمعآوری دقیق اطلاعات، بتواند واقعیتهای موجود را با نتایج به دست آمده، با زبان علمی بیان نماید.
انگارههای دینی «در آموزه مهدویت»، به صورت گسترده و فراگیر مطرح شده است؛ اما برای پردازش و ارائه آن به جامعة علمی، باید در بعضی از سطوح و ابعاد، روشمند و اصولی رفتار کرد و کاوشهای علمی خود را، مبتنی بر روشها و چهارچوبهای نظری خاص قرار داد."