چکیده:
پروفسور هانری کربن (1903-1978 م) برجسته ترین مفسر غربی حکمت معنوی و فلسفه اسلامی است که به سبب آشنایی با مرحوم علامه طباطبایی به حقایق قابل توجهی در مکتب تشیع دست یافت؛ به طوری که گاهی مانند یک شیعه از مکتب تشیع دفاع کرده، به مناظره میپرداخت. هانری کربن در نگاه پدیدار شناسانه به مهدویت، به این موضوع میپردازد که مهدویت از منظر آموزههای دین اسلام، بنیاد اصلی شیعه و عرفان است و موضوع امام دوازدهم از مهم ترین مباحث اعتقادی-عرفانی شیعه تلقی میشود. او معتقد بود نمیتوان برای تشیع، عرفان و حکمت معنوی قائل شد، و در عین حال، مسئله امامت و ولایت امام را که سر انجام به امام عصر( ختم میگردد، نادیده گرفت. وی فلسفه غیبت و ظهور امام عصر ( را در شایستگی و ناشایستگی افراد و میزان معرفت آنها میدانست، و معتقد بود تا زمانی که انسان، توان شناخت امام را نداشته باشد، سخن گفتن از ظهور او بیمعنا است. البته، این انتقاد به جناب پروفسور کربن وارد است که او در بحث مهدویت، بعد اجتماعی و سیاسی ظهور آن حضرت را مورد توجه قرار نداده است.
Prof. Henry Korben (1903-1978 A.D)، is the most prominent western interpreter of spiritualism and the Islamic philosophy، who due to his familiarity with the late Allameh Tabatabai، reached some noticeable truths in shi’it school، in away that، sometimes just like a shi’it، defended this school and discussed it. Henry Korben as a phenologist ، pays attention to this point that، how the Mahdaveyyat from the view point of Islamic Teachings، is described، and that how the interpretation of the Book and the Sunnah، or the view point of shi’it scholars and shi’it mystics to the Mahdaveyyat is. Henry Korben، based on this method recognized that the Mhadaveyyat Theory is the principle of shi’it and mysticism; and that the subject on twelfth Imam (m.a.h.h.a.) is the most important ideological - mystical belief in shi’it. He also believed that one cannot believe in shi’it، mysticism and the spiritualism، and meantime، ignoring the subject on Imamat and the Leadership of Imam، which finally ends to the twelfth Imam (m.a.h.h.a.). He believed that the philosophy for the Occultation and the Appearance of the Imam of the Age (m.a.h.h.a.)، was based on the suitability and the unsuitability of the individuals and the level of their knowledge and believed that until the time that one cannot know the Imam ،speaking about his Excellency’s Appearance would be unacceptable. Although we criticize Mr. Korben that he did not pay attention to the social – political dimension of the Appearance of his Excellency and has neglected it.
خلاصه ماشینی:
"(کربن، 1382: مقدمه مترجم) هانری کربن و علامه طباطبایی دکتر سید حسین نصر در مقدمه کتاب شیعه در اسلام تالیف مرحوم علامه طباطبایی مینویسد: سالیان دراز، هر پاییز، بین ایشان و استاد هانری کربن، مجالسی با حضور جمعی از فضلا و دانشمندان تشکیل میشد که در آن مباحثی حیاتی در بارة دین و فلسفه و مسائلی که جهان امروز با آن رو به رو میشود، مطرح میشد و این جلسات نتایج بسیار مهمی به بار آورده است… حتی میتوان گفت که از دوره قرون وسطی که تماس فکری و معنوی اصیل بین اسلام و مسیحیت قطع شد، چنین تماسی بین شرق اسلامی و غرب حاصل نشده است.
پرسش کربن و پاسخ علامه طباطبایی البته باید توجه داشت که پروفسور کربن، بیشتر به عرفان و حکمت اسلامی نظر کرده و موضوع مهدویت را نیز از دیدگاه معنوی آن مورد پرسش قرار داده است؛ از این رو، پرسش خود را از مرحوم علامه چنین مطرح میکند: «تصور امام غایب، چه اثری در تفکر فلسفی و اخلاق و روی هم رفته، زندگانی معنوی انسان دارد؟ آیا با تعمقی جدید در این تصور اساسی، مذهب تشیع نمی تواند به دنیای امروز یک غذای جدید روحی، برای احیای فلسفه و مبدأ نیرومندی برای زندگی معنوی و اخلاقی ببخشد؟ نیرویی که تاکنون در تقدیر مانده است» (طباطبایی، 1339: ص72)."