خلاصه ماشینی:
"لشکرکشی پیر توس علیرضا شجاعپور لشکر کشیده است بیش از هزار سال از این پیش،پیر توس صف پشت صف کشیده به میدان کارزار پایا و ماندگار،در چشم صفشمار،شش بار ده هزار لشکر کشیده است از عشق و شور و دانش و بینائی و خرد از صلح و جنگ و هر چه در این هر دو نیک و بد در بحر پر تلاطم توفان موج و اوج بحر تقاربی که تمام سپاه را در نظم بیگزند آراسته به صفحۀ میدان کشانده است لشکر کشیده است تدبیر پاسداری این مرز و بوم را بستن زهر کرانه به دشمن ز هر طرف،راه هجوم را لشکر کشیده است.
** او پاسداری وطنش را از آب و خاک در پرتو عنایت پروردگار پاک لشکر کشیده است لشکر کشیده است که فرهنگ این دیار آئین این تبار،پیوسته ماندگار آئینهدار دیدۀ آیندگان شود هر کو به چشم دل،هر کو به چشم جان با دیدۀ خرد بر این سپاه سبز سرافراز بنگرد میبیند آشکار کاین لشکر از سلاله گودرز و نیرمند در این سپاه حفظ وطن را ز هر گزند اسفندیار و رستم و سهراب باهمند ** من سالهای سال.."