خلاصه ماشینی:
"وی در دورهی حیات خویش،با توجه بهپیشرفت جغرافیای مدرن و آثار چاپ شده در اروپا،اهمیت جغرافیا را ازنظر فهم زندگی انسانها دریافته و به همین جهت در کنار آثار گوناگونتألیف شده در آن جا،به آثار جغرافیایی نیز بها داده است.
اسناد و آثار تاریخی همچون جهاننما که به عنوان یک سند تاریخی وجغرافیای قدیمی که در تحقیقات مربوط به جغرافیا مورد استفاده واقعشده و اطلاعات ارزشمندی نیز در این زمینه ارائه داده،علمی بودن خود رابه عنوان یک منبع مکتوب اثبات کرده است.
این اثر کاتب چلبی در زمینهی جغرافیا،همچون دورهی خویش تا امروزنیز مرجع و منبعی اساسی برای بسیاری از آثار تألیفی توسط مؤلفانو محققان بوده است (1972,rehctiP;1924,renhcseaT) .
از همین روی،کاتب چلبی در سرآغاز اثرش،بهبررسی آثار جغرافیایی تألیف شده در شرق از قرن اول تا دورهی خویش وهمچنین به کتب جغرافیایی نوشته شده در عصر خود در غرب،در بخشمقدمه اثر پرداخته است.
کاتب چلبی که با تکیه بر جغرافیایی کشورها و شهرها اثر خود را نوشتهاست،راجع به جغرافیای جدید غرب نیز صحبت میکند.
کاتب چلبی که با مشاهده و درک این وضعیت،الگو پذیری از غرب و امر تجدد را شروع کرده بود،با دریافت ایدهها وعقاید جدید و مشاهدهی آثار جدید،آثار جغرافیایی موجود در دنیای اسلامو به خصوص نقشهها را ناقص یافته و جهاننمای خود را در نیمه راه رهاکرده و در این خصوص،لزوم تألیف آثار جدید را دریافته بود.
1-بهرهمندی از آثار پیشین 2-اهمیت دادن به اشکال جغرافیایی هندسی و موضوع نقشهکشی 3-قرار دادن اشکال و نقشههایی در ارتباط با مباحث اثر 4-بخشبندی دنیا به قارهها و معرفی کشورها بر اساس آنها 5-سیاحت و گشت و گذار جغرافینویس در منطقهای که آن را معرفیمیکند."