چکیده:
مقاله زیر به این نکته توجه دارد که مشار کت عامه مردم در تصمیم گیری ریشه در دموکراسی دارد چه که توجه به تفکر عمومی اول بار از جانب دموکراسی سر برآورد؛ خمایتی. که ازجانب اندیشمندان و مدافعان حقوق عامه رسید عزم برنامه ریزان را برای دخالت دادن نظرعامه مردم در تصمیمها پایدارتر کرد به گونه ای که باعث تحول در نظام اداری از حالت متمرکر به غیر متم رکز.شد و سبکهای مستبدانه اداره سازمانها جای خود را به سبکهای تفویضی داد. همراه با این تحول الگوهای خط مشی گذاری نیزاز هویت تعقل گرایی خود که اختیار تصمیم گیری را به دست عده ای محدود می دادند دست کشید و رو به سوی الگوهایی آورد که هویتی تجربه گرا و واقع گرا دارند چه که زمینه را برای دخالت عامه مردم درتصمیم گیری ها فراهم ممی سازد. دادن اختیار و قدرت به مردم برای دخالت در تصمیم گیری از جانب صاحبان قدرت که دارای مفاهیم متعددی است درونمایه اصلی مشار کت است که مورد توافق همه اندیشمندان است. در این مقاله ضمن تحلیل خاستگاه و تبیین مفهوم مشارکت. به بیان انوا ع» سطوح» اصول» مکانیزم» ابزار و تکنیک های مشارکت عامه مردم در تصمیم گیری پرداخته می شود و در ادامه با تبیین این موضوع که مشارکت روشی برای خلق تصمیم های بهینه استءپایان بخش این نوشتار خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
"tu@ropilhgr دانشیار گروه مدیریت دانشگاه تهران رسول رساییفرد دانشجوی کارشناسی ارشد پردیس قم دانشگاه تهران بهرام دستان دانشجوی کارشناسی ارشد پردیس قم دانشگاه تهران چکیده {IBمقاله زیر به این نکته توجه دارد که مشارکت عامه مردم در تصمیمگیری ریشه در دموکراسی دارد چه که توجه به تفکر عمومی اول بار از جانب دموکراسی سر برآورد؛حمایتی که از جانب اندیشمندان و مدافعان حقوق عامه رسید عزم برنامهریزان را برای دخالت دادن نظر عامه مردم در تصمیمها پایدارتر کرد بهگونهای که باعث تحول در نظام اداری از حالت متمرکز به غیرمتمرکز شد و سبکهای مستبدانه اداره سازمانها جای خود را به سبکهای تفویضی داد.
اصول اولیه رویکرد پایین به بالا بهطور واضحی با میزان تنوع و مشارکت ارتباط دارد و در مقابل تقلیدگرایی و رویکرد بالا به پایین در فرایندهای اداری با یکنواختی و فقدان کنترل دموکراتیک ارتباط دارد لذا میتوان گفت تنوع یک ارزش اساسی برای جامعه دموکراتیک میباشد(پاپایانو،2007،ص 501)نقطه مقابل این تنوع،یکنواختی است که محصول تمرکزگرایی دولتها است؛وایت در مخالفت با تمرکزگرایی سه استدلال مطرح میکند 1)برخی از مسائل و موضوعات خاص ممکن است در سطح محلی بهتر انجام شوند و باید در آن سطح باقی بماند؛2)متصدیان اداری در سطح مرکز ممکن است به شیوهای مستبدانه و مبتنی بر نظرات شخصی خود عمل کنند؛و مهمتر آنکه 3)تمرکزگرایی به شهروندان اجازه نخواهد داد تا تجربه پذیرش مسئولیت مدنی را کسب کنند(دنهارت،1382،ص،94)و در فضایی آزاد،متنوع،بانشاط و باانگیزه بالا به مشارکت در حل مساله عمومی بپردازد."