چکیده:
مقالةحاضر به نقد و تحلیل عناصر داستان در گزیدهای از داستانهای کودکان اختصاص یافته است. در این مقاله، پس از مقدمه که اشارهای به ادبیات و داستانهای کودکان است، مهمترین عناصرداستان: پیرنگ، شخصیت، درونمایه، زاویة دید، فضا و صحنه، در بیست داستان از داستانهای کودکان بررسی شده است. این داستانها دارای پیرنگی سادهاند؛ بهجز یک داستان که پیرنگ آن از دو پیرفت تشکیل شده، پیرنگ همة داستانها دارای یک پیرفت است. شخصیتهای این داستانها، یکبعدی، تمثیلی و در بیشتر موارد ایستا هستند. درونمایة داستانها بیشتر مسائل تربیتی و اخلاقی است. نویسندگان با ارائة آمیزهای از واژه و تصویر در داستانها صحنهسازی کردهاند. تمامی داستانها از زاویة دید دانای کل روایت شدهاند و فضای آنها آرام و عادی است و همه پایانی خوش دارند.
خلاصه ماشینی:
پي رنگ (Plot) در داستان هاي بررسي شده ، هم داستان (يعني نقل رشـته اي از حـوادث کـه برحـسب توالي زماني ترتيب يافته اند) و هم پي رنگ آن (يعني نقل حوادث با تکيه بر روابط علت و معلول ) (فورستر، ١٣٨٤: ١١٨)، بر اساس زمان گاه نامه اي تنظيم شـده و رخـدادها در داستان و پي رنگ ، در امتداد زمان ، يکي پس از ديگري به وقوع پيوسـته اسـت ؛ البتـه چون وضعيت ذهني کودکان به گونـه اي نيـست کـه بتواننـد بـا حوصـله و شـکيبايي ، روايت هاي پيچيده و طولاني را بخوانند و مضمون آنها را درک و دريافـت کننـد، بـراي کودکان پسنديده مي نمايد؛ ولي اگر راوي - نويسندگان در روايت حوادث ، در پـي رنـگ داستان ها، از شگردهاي ديگر نيز بهره مي بردند، مـثلا ايـن کـه از انتهـاي داسـتان بـه روايت حوادث مي پرداختند يا از ميانة روايت داستان به گذشته باز مي گشتند و داستان را نقل مي کردند، خالي از لطف نبود؛ زيرا با اين کار ذهن کودکان را به فعاليت بيـشتر وادار مي کردند؛ بر جذابيت و گيرايي داستان مي افزودند و پي رنگ آنها را نيـز از حالـت ساده و ابتدايي خارج و شيوة تفکر منطقي را در کودکان تقويت مي کردند.