چکیده:
معمولا، هرچه از آغاز ادب فارسی به اینسو میآییم، صور و ساختهای مورد استفاده در خلاقیت کلامی پیچیدهتر و متنوعتر میشوند. یکی از روش های اصلی این امر ترکیب آرایهها با هم و ایجاد ساخت های مرکب است. اما در کتب سنتی بلاغت اسلامی، آرایهها جدا از یکدیگر مورد توجه قرار گرفتهاند. به همین جهت، با گذشت زمان، فاصلۀ بررسی های بلاغی با واقعیت خلاقیتهای کلامی بیشتر و بیشتر شده¬است. البته گاه به بعضی از این ساخت های مرکب، به سبب زیبایی و فراوانی کاربرد توجه شده¬است. در نوشتار حاضر، ضمن بررسی ضرورت و نشاندادن سابقۀ توجه به ساختهای مرکب بلاغی، مهمترین ساختارهای مرکب سازندۀ تخلص با ذکر نمونههایی بررسی خواهد شد.
The structures and forms used in Persian literature have shown to be increasingly complicated, since their very beginning up to now. One of the major ways of the formation of new structures has been producing the novel compound structures, but as in the books on rhetoric, the figures have traditionally been studied out of their contexts, it has not been possible to trace out the creative mechanisms in the back of them. This article, while emphasizing the necessity of studying the tradition of working on compound rhetorical structures, examines their application to poetical names for eulogy through introducing examples.
خلاصه ماشینی:
محققاني که گاه به چيزي بـيش از انتقال ميراث بلاغيان پيش از خود انديشيده اند و کوشيده اند زيبايي متون را مـستقيما - با بررسي زيباشناسانة ادبيات و نه باقي ماندن در حصار تقسيمات محـدودي کـه بـراي راه هاي نامحدود خلاقيت ادبي صورت گرفته اسـت - بـشناسند و بـشناسانند، در لابـه لاي نوشته هاي خود نشانه هايي از توجه به ساخت هاي مرکب نظم و نثر- و يا حـداقل همـراه آمدن آرايه ها- به جاي گذاشته اند که در اين بخش به آنها پرداخته مي شود.
ساخت مرکب يادشده را نخستين بار منجيک ترمـذي ، از سـرايندگان اواخـر سـدٔە چهـارم ، در تخلـص بـه مـدح اسـتفاده کرده است (نمونة اول ) و پس از او، در ديوان شاعران ديگر نيز ديده مي شود: ١-زبان ابـر بـر گـل هـاي صـحرا زبــان خواجــه گــشت از بــار گــوهر (همان : ٢٢٨) ٢- آب روشن بـه جوشـن انـدر شـد چــون ســواران خــسرو انــدر جنــگ (فرخي ، ١٣٨٠: ٢١٠) ٣- بادام ، چون شياني بارد به روز باد، چون دست راد احمد عبدالصمد بـود (منوچهري ، ١٣٧٠: ٢٩) ٤- باد صبا ز زلفت ، چون راي صدر کشور در رمزهاي فتنه ، کـرده گـره گـشايي (لنباني ، ١٣٦٩: ١٣٤) در نمونة اول ، داشتن بار گوهر وجه شبه است ؛ بار گوهر براي ابـر، اسـتعارٔە مـصرحه از قطره هاي باران است و براي زبان ممدوح ، استعارٔە مصرحه از سخنان ارزشمند.