چکیده:
برهان تجربهی دینی از براهین مهم اثبات وجود خداوند است. ریچارد سوینبرن، فیلسوف و متأله معاصر، و به تبع او برخی فیلسوفان دیگر، حجیت معرفت¬شناختی تجربهی دینی را مبتنی بر دو اصل می¬دانند: اصل گواهی و اصل سادهباوری. از این دو، اصل سادهباوری محل مناقشه¬ی برخی معرفتشناسان از جمله «ویلیام رو» است. ویلیام رو معتقد است که در ادراک حسی، به دلیل وجود روشهای بازرسی، تجارب مطابق با واقع از غیر آن (وهمی و خطایی)، تشخیصپذیر است. از این رو، اصل ساده¬باوری را میتوان در این نوع ادراک به کار گرفت، در صورتی ¬که در تجربهی دینی، به دلیل فقدان روشهای بازرسی، امکان تشخیص تجارب واقعی از غیر آن نیست، بنابراین نمیتوان از این اصل در تجربهی دینی بهره برد. ناتوانی در بهکارگیری این اصل در تجربهی دینی، به منزلهی مخدوش بودن برهان تجربهی دینی از منظر ویلیام رو است. در این مقاله، ضمن ارائهی صورتبندی¬ای از اصل سادهباوری، برهان تجربهی دینی و نقد ویلیام رو، نشان می¬دهیم که در تجربهی دینی نیز مانند ادراک حسی، روشهای بازرسی وجود دارد و از این رو می¬توان اصل سادهباوری را در تجربهی دینی نیز به کار گرفت و بدین ترتیب، برهان تجربهی دینی، برهانی دفاعکردنی برای اثبات وجود خداوند است.
Argument from religious experience is one of the most important arguments for the existence of God. Contemporary philosopher and theologian، Richard Swinburne، and some of his followers، believe that justification of religious experience is based on two principles، the principle of testimony and the principle of credulity، one of which، the principle of credulity، is criticized by some epistemologists as William L. Rowe. Rowe believes that since in perception، we can distinguish true beliefs from illusory ones by checking procedures، we can use the principle of credulity for perceptual beliefs، whereas in religious experience، since there are no such procedures، we cannot use the principle of credulity. The impossibility of using this principle in religious experience، as Rowe thinks، means that the argument from religious experience is not documented. This article، after formulating the principle of credulity، argument from religious experience، and Rowe’s criticism، tries to defend the principle of credulity against Rowe’s criticism.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله، مضن ارائهی صورتبندیای از اصل سادهباوری،برهان تجربهی دینی و نقد ویلیام رو،نشان میدهیم که در تجربهی دینی نیز مانند ادراک حسی،روشهای بازرسی وجوددارد و ازاینرو میتوان اصل سادهباوری را در تجربهی دینی نیز به کار گرفت و بدینترتیب،برهان تجربهی دینی،برهانی دفاعکردنی برای اثبات وجود خداوند است.
23براد بر این باور بود که انسان برای تمیز تجارب مطابق با واقع از غیر آن(وهمیات)،از اصلی بنیادین بهره میجوید که بیان اجمالی آنچنین است: وقتی کسی تجربهای دارد که آن را تجربهای از X میداند،برمبنای اصل یاد شده، معقول است که نتیجه بگیرد او واقعا X را تجربه میکند(تجربهی او واقعی و نه وهمی است)،مگر این که دلایلی را علیه این استنتاج در اختیار داشته باشد.
ویلیام رو معتقد است که به همین دلیل نمیتوان اصل سادهباوری را در تجارب دینی به کار گرفت،زیرا در تجربهی دینی،روشهای بازرسی وجود ندارد و ازاینرو امکان تشخیص باورهای توهمی و خطایی از باورهای منطبق با واقع وجود ندارد.
3. نقد اشکال ویلیام رو:ضمن پذیرش تقریر جدید ویلیام رو از اصل سادهباوری،باید گفت:در تجربهی دینی نیز روشهای بازرسی برای تشخیص تجارب توهمی و خطایی از تجارب مطابق با واقع وجود دارد.
با توجه به توضیحات داده شده،روشن شد که اگرچه عمل ویلیام رو در افزون قید مزبور درست است،با وجود افزایش این قید،باز هم مقدمهی مذکور صادق است،در نتیجه برهان تجربهی دینی برهانی دفاعپذیر برای اثبات وجود خداوند است.
D. C 761-751,)9391(LX,seidutS lacigoloehT ,"ytiluderc fo elpicnirp eht dna ecneirepxe suoigileR'',L mailliW,ewoR ,31 emuloV,2891,noigileR fo yhposolihP rof lanruoJ lanoitanretnI 2 rebmuN (24)."