چکیده:
نسایی یکی از عالمان برجسته اهل سنت و صاحب کتابهای متعدد حدیثی است. مشهورترین کتاب او «السنن الکبری» است که یکی از صحاح ششگانه میباشد. صاحبنظران شیعی و سنی، او را بسیار ستودهاند و حتی برخی از علمای اندلس و مغرب، کتاب او را برتر از صحیح بخاری(م256ق) معرفی کردهاند، چنانکه بعضی از تذکرهنویسان شیعی نیز متشیّع بودن او را گزارش نمودهاند. وی سرانجام به دست امویان دمشق، به دلیل تالیف کتاب «خصائص امیرالمومنین» و ذکر مناقب علی( به شهادت رسید.گفتنی است وی پس از تالیف کتاب «خصائص امیرالمومنین»، کتاب «فضائل الصحابه» را نوشته است که از مناقب خلفای ثلاثه و صحابه سرشار است. اما مردم دمشق، ظرفیت شنیدن حقیقت را نداشتند، و به واسطه تالیف کتاب خصائص، او را از شهر بیرون راندند و سبب قتل او شدند.آری، نسایی درس بزرگی به جامعه مسلمانان(اعم از شیعه و سنی) داده و آن، حرکت به سوی حقیقت و وحدت نظر بوده است. تفکر ممتاز او در معرفی حقایق تاریخی، میتواند نقطه عطفی در ایجاد اتحاد بین شیعه و سنی، و درسی برای همه مسلمانان باشد تا تعصبات غیرضروری مذهبی را کنار گذاشته و به سوی اتحاد جوامع اسلامی حرکت کنند.
خلاصه ماشینی:
1 در برخی گزارشها آمده که وی به دست خوارج دمشق کشته شده (پیشین، ص109)، ولی گزارش مذکور، بیپایه است، زیرا خوارج دشمن سرسخت معاویه بودند، پس چطور ممکن است به دلیل روایتی که نسایی بر ضد معاویه نقل کرده، او را به قتل رسانده باشند، بلکه مردم دمشق، دوستدار معاویه و جزء نواصب بودند، به همین دلیل گوش کردن منقبت علی، برای آنان بسیار سنگین بود.
ابنطاهر مَقْدِسی میگوید: من از سعد بن علی زنجانی درباره وثاقت مردی سؤال نمودم و او آن مرد را توثیق کرد، گفتم نسایی این مرد را تضعیف کرده است، سعد بن علی زنجانی گفت: شرطی که نَسایی برای راویان گذاشته شدیدتر از شرط بخاری و مسلم است(سبکی، پیشین، ص16).
وی در شرایطی تصمیم به ذکر مناقب علی و اهلبیت گرفت که مردم دمشق، علی را دشنام میدادند، و این کار را نصبالعین خود قرار داده بودند، اما او شجاعانه به مردم شام فهماند که دشنام علی، دشنام پیغمبر است و سپس حدیث امسلمه از پیغمبر را یادآور شد که فرمود: «قالت: سمعتُ رسولَ الله یقول: من سبّ علیاً فقد سبّنی»(نسایی، خصائص امیرالمؤمنین، بیتا، ص99).
وی همچنین با اینکه در کتاب «فضائل الصحابه» از مناقب خلیفه عمر، بسیار گفته و قلباً نیز به او اعتقاد دارد، اما گزارش زندانی شدن چند تن از صحابه به دلیل نقل حدیث از پیغمبر، توسط خلیفه عمر را از مالک بن انس نقل کرده و گفته است: «خلیفه عمر، عبدالله بن مسعود، ابودرداء و ابومسعود انصاری را احضار کرد و به آنان گفت: چرا این قدر حدیث از پیغمبر نقل میکنید؟ سپس آنان را در مدینه زندانی کرد تا اینکه خود کشته شد» (ابنعدی، 1409ق، ج1، ص4).