چکیده:
یکی از آموزه های مهم آیین بودا، اصل رنج است. بر اساس آن، بودا مهم ترین خصیصه زندگی انسان را رنج در زندگی می داند و برای رهایی از این مسئله راه هایی مطرح می کند. در آموزه های اسلام و امامان شیعه نیز هر چند وجود مصائب و مشکلات در زندگی برای همه بشر پذیرفته شده است، اما رنج بردن حاصل از مصیبت را وابسته به نگاه آدمی به مصائب و مشکلات می داند؛ ضمن آنکه اساسا در نگاه ائمه هدی رنج کشیدن با مصیبت دیدن یکسان تلقی نشده است. در این پژوهش به تطبیق هر دو ایده خواهیم پرداخت و همسویی ها و ناهمسویی های دو ایده را بررسی می کنیم.
خلاصه ماشینی:
"راههای برونرفت از اصل رنج از نظر امامان شیعه علیهم السلام و بودا الف)خود محوری از نگاه امامان شیعه علیهم السلام رهایی از رنج،فقط با خدا محوری در زندگی حاصل میشود؛ همانگونه که امام رضا علیه السلام اساس دوری انسان از رنج و عذاب را،قرار گرفتن در دژ محکم توحید و خدامحوری بیان میکند و میفرماید:«لا إله إلا الله حصنی فمن دخل حصنی أمن من عذابی»(صدوق،1417 ق،ص 306):کلمه«لا اله الا الله»دژ محکم و استوار من است.
پیروان این بزرگان همانند خود ایشان باید توجه داشته باشند که سختی و محنت در راه خدا،همانند آسایش و راحتی برای مؤمنان،زیبا و دلپسند و نیکوست: {Sیکی درد و یکی درمان پسندد#یکی وصل و یکی هجران پسندد# من از درمان و درد و وصل و هجران#پسندم آنچه را جانان پسنددS} (بابا طاهر عریان) اینگونه رفتارها دربارۀ یاران امام حسین علیه السلام نیز مشاهده میشود:حضرت رو به جناب قاسم علیه السلام کرد و فرمود:«کیف الموت عندک؟»ایشان در پاسخ عرض کرد:«یا&%03511IHSG035G% عماه أحلی من العسل»(لجنة الحدیث فی معهد الامام الباقر علیه السۀلام،1416 ق،ص 487):مرگ برای من،شیرینتر از عسل است.
آنگاه که انسان به مصائب منفی بنگرد،همیشه در رنج است؛اما اگر مثبت بنگرد،آنگونه که امامان شیعه علیهم السلام در رویارویی با مصائب و مشکلات با آنها برخورد میکردند،از آنجا که به مقام رضا رسیدهاند و ارادۀ خود را در اراده خدا فانی میبینند و با تمام وجود با کسی که غنی،پاک،زیبا و مهربان است احساس پیوندی نزدیک میکنند و علت ایجابی آرامش را فقط در رضای خدا و یاد او نمیبیند،لذا«ما رأیت إلا جمیلا»بر زبان میرانند و به کلی از ورطۀ رنج رها میشوند."