خلاصه ماشینی:
"سایکودرام شباهت زیادی به مصاحبۀکلینیکی دارد،با این تفاوت که به جای ارتباط تکبعدی بیمار-روانکاو،فرد از خلوت اتاق مشاورهخارج شده و در موقعیت قرار میگیرد که بایداحساسات،تشویشها و هیجانات خویش را با رفتارو از طریق عمل،بر صحنۀ تئاتر،نمایش دهد.
در این تئاتر ممکن است تماشاگری درکار نباشد(معمولا تماشاگران را بیماران دیگرتشکیل میدهند)اما اگر تماشاگری وجود داشتهباشد،انتظار میرود که بازیگر و تماشاگر با همتعامل داشته و از جلسههای درمانی تئاتر،مشترکا&%07418BNDG074G% سود ببرند.
باید در نظر داشت که سایکودرام به هیچوجهدعوی هنری نداشته و قهرمان اصلی نمایشسایکودرام(بیمار)در هیچگونه نقش تئاتری بازینمیکند،بلکه حس درونی خویش را پذیرفته،دنیای شخصی و یگانۀ خویش را(در زمانگذشته،حال یا آینده)به روی صحنه میآورد.
علاوهبر«منهای مددکار»فنون دیگری نیز درمدد رسانیدن به او مورد استفاده قرار میگیرند کهمهمترین آنها عبارتند از:1-واژگونی نقشها2-مکالمههای تکنفره3-مضاعفسازی4-آینه5-پشت به صحنه6-صندلی بلند7-صندلی خالی8-فرد ایدهآل9-مغازۀ جادویی.
لزوم بکارگیری این روش زمانیبیشتر احساس میشود که روانکاو دریابد فرد دربرابر بازیگران دیگر جبهۀ دفاعی گرفته و قادر بهبرقراری رابطه با آنها نیست و یا نمیتواند خود راهمانگونه که هست،به آنها نمایاند.
به یاری این روش،خصوصیات آرمانی فرد بیمار شناخته شده و فردقادر به کشف معیارهای خویش در انتخاب فردایدهآل خود میشود.
)و در همین حین چیزی راکه فرد بیمار برای آن ارزش قائل است به عنوانبهای کالای مورد نظر تقاضا میکند(مانند (به تصویر صفحه مراجعه شود)سلامت،عشق،احترام).
این روش فرد را درموقعیتی قرار میدهد که به واسطۀ دروننگری،ارزشها و خواستههای واقعی خویش را شناخته و بااین پرسش روبرو شود که:واقعا از زندگی چهمیخواهد و برای بهدست آوردن آن،چه چیزی راقادر است که از دست بدهد؟این تفکر،معلوماتجدیدی در مورد طرز فکر و نگرش بیمار به دستخواهد داد."