چکیده:
اعترافات روسو، غزالی و آگوستین را می توان از عالی ترین و برجسته ترین نمونه های «زندگینامه خودنوشت» به شمار آورد. روسو و آگوستین به خاطرات دوران کودکی خود باز می گردند و شکل گیری بنیان های شخصیتی شان را تشریح می کنند و سپس، مراحل تربیتی خود و نیز مواردی چون طبیعت، مذهب و مطالعه آثار نویسندگان پیشین را که در زندگی آن ها تاثیرگذار بوده است، بررسی می کنند. اما دامنه اعترافات غزالی در «المنقذ من الضلال» ، به تجدید نظر علمی و دینی او و روایت شکی که به شناخت بهترین راه وصول به حقیقت منجر می شود، محدود می گردد. از همین منظر میان غزالی و آگوستین ـ برخلاف تفاوت فاحش عصر و محیط آنان از لحاظ مذهب و اجتماع ـ یک نوع شباهت و رابطه پیداست و آن میل طبیعی و ذاتی آن دو بود که به تدریج آن ها را از ظواهر و محسوسات به معقولات و فلسفه و سرانجام، به الهیات و عرفان ارتقا داد.
خلاصه ماشینی:
گاه خاطرهنویس در نمایش حوادث حیات و حتی افکار و احوال درونی خویش صداقتی به خرج می دهد و به عبارتی دیگر، تصویری از خود عرضه می دارد و اثر او اعترافگونه ای است ، مانند اعترافات «سنت آگوستین » و اعترافات «ژان ژاک روسو» نویسنده و منتقد فرانسوی( رزمجو،١٣٧٤ :٢٠٩).
غزالی در«المنقذ» هم چون آگوستین ، تفکرات فلسفی خود را از مطالعة نفس آغاز می کند و با تشکیک در ذهن و اندیشه به سوی حقیقت گام برمی دارد.
این کتاب حکایت از نفسی دارد که در جستجوی خداوند از توهمی به توهمی دیگر دچار می شود و از رنجی به رنج دیگر می رسد و نهایتا گویی سر بازیابی راه اصلی در همان شناخت وجوه عمیق خود نفس است .
بانگاهی دقیقتر به وضعیت غزالی و آگوستین می بینیم که آنها بعد از گذشتن از بحران اعتراف می کنند، اما روسو در اوج بحران و در به دری، اعترافات خود را می نویسد و این بحران، موج اتهام ها و بدنامی ها از سوی اجتماع است .
اما روسو علی رغم اینکه توجه زیادی به خواننده و مخاطب زمینی دارد، وجه انشایی را برای روایت خود بر می گزیند و همواره وجه نمایشی و داستانی اعترافات روسو بیشتر است ؛ چرا که روسو با توصیف های متعدد و نکته بینی ها و بیان جزییات خواننده را بیشتر درگیر می کند.
١-٧- ریخت شناسی روایت اعترافات سنت آگوستین ، روسو و غزالی روایتی دربارة هستی (بودن) خود است .