چکیده:
یکی از مهمترین مسائل بشر امروز احساس بیمعنایی و هراس از پوچی است. این مقاله در پی آن است که نشان دهد اولا، انسان دارای ادراکات باطنی و معرفت شناسی و درک حکمت از طریق قوه خیال است و ثانیا، ارزشهای وجودی انسان، ارزشهایی فرامادی است. از اینرو انسانی که ذات معنایاب و حکمت نیوش و معرفت شناس دارد و ارزشهای فراروی وی از مرتبه عالم حس، طبیعت و ماده بالاتر است، هرگز احساس پوچی و بیهویتی نمینماید. در این مجال ضمن توضیح اجزاء وجود و چگونگی آن از دیدگاه فکری فیلسوفان خداباوری چون «تیلیش» و صدرالمتالهین به طرح ساختار اصلی فکری و موارد اشتراک و افتراق ایندو فیلسوف پرداخته خواهد شد. با عطف نظر به اینکه در نظام فلسفی ایندو متفکر، معنا با وجود مرتبط است و امر سکولار و بیمعنایی در تفکیک بین معنا و وجود ظهور پیدا میکند. نوشتار حاضر در تحلیل معناداری در ساختار فکری ایندو فیلسوف، مبانی الهی و وجودی را نیز مدنظر قرار داده و در انتها نتایج چندی را در عرصه پیشنهاد مطرح خواهد کرد.
خلاصه ماشینی:
"و معنای دوم آنستکه انساندر ادراک خود مراتبی دارد که میتواند معنای باطناین عالم را بیابد و مراد سوم از معناداری آنستکهیک سری مؤلفههایی در زندگی انسان وجود داردکه آنها بعنوان غایت و کمال زندگی آدمی محسوب*مراد از معناداری آنستکه هستیمرتبهیی عمیقتر از این مرتبهظاهری-مادی دارد.
از مواردی که ذکر شد میتوان این نتیجه را گرفتکه قوای باطنی انسان از سویی به صور و از سویی بهمعانی مربوط میشود؛اگر نفس آدمی قوهیی راداراست که قادر به درک معانی است،پس لازمه آنوجود عالم معناست و از سوی دیگر که انسانی قادربه درک آن است قوای باطنی،و در واقع این قواانسان را در جهت این امر بسیار مدد میبخشند،چرا که اگر این قوا نبود درک معانی صورتنمیذپرفت.
وی با ذکر بحثهایمشخص و منفک تحت عنوان«معرفة النفس»وآوردن آن در سفر چهارم از اسفار اربعه،این نتیجه رابه بار مینشاند که شناخت امری اکتسابی نیست،بلکه حضوری است زیرا نفس در آغاز خلقتشخالی از علوم تصوری و تصدیقی است،علمی کههر مجردی و از جمله نفس انسانی دارای آن استبواسطه این علم است که انسان اشیاء دیگر را درکمیکند.
ملا صدرا معتقد است از آنجا که زیباییشناسی فراتر ازامور مادی قرار دارد و در ارتباط با درک مثالی از عالممعنا پیدا میکند،این قوه میتواند انسان را در جهتعروج و صعود از مرحله مادی بمرحلۀ ملکوت ودستیابی به معنایی فراتر از عالم مادی،رهنمون شود.
اما اگر انسانی بمعنایواقعی زندگی توجه کند و غایات و حقیقتی که درزندگی او وجود دارد را در رأس اهداف خود قراردهد و مفاهیم والایی چون«خلیفة الله»بودن،شجاعت،امید و اختیار را مورد توجه قرار دهد ازمرتبهی ظاهر خارج شده و احساس پوچی به اودست نمیدهد وصول به این مرتبه از معنا فقط درسایهی تمسک به ادیان الهی میسر است."