چکیده:
فریدریش دورنمات برای نشان دادن وضعیت دردناک انسان در جهان مدرن و پرهرج و مرج امروزی، کمدی را توصیه می کند، البته از نوع کمدی که تلخ و گزنده باشد. دورنمات برای نیل به چنین هدفی کمدی – تراژدی را به عنوان مناسب ترین راهکار ارایه می دهد. منظور وی از کمدی- تراژدی این است، که موضوع نمایشنامه کمیک باشد، در حالی که شخصیت های آن سرنوشتی غم بار و تراژیک یابند. دورنمات باکمک گروتسک، تماشاگر رابه تعقل عمیق در باب سرنوشت خویش وا می دارد. گروتسک ارایه شده در نمایشنامه فیزیکدان ها موقعیت شخصیت اصلی نمایشنامه، موبیوس است، که برای رسیدن به اهداف خود برای خدمت به جامعه بشری و ایفای تعهد انسانی خود، شیوه ای متناقض در پیش گرفته و از راهکارهایی که برخلاف عرف انسانی و اخلاقی در جوامع بشری است، ابایی ندارد و در عین حال با اقدامی فردی, سرنوشت تراژیک خود را رقم می زند. آنچه از دیدگاه دورنمات بر سرنوشت انسان امروزی در نظام های صنعتی سایه افکنده است، و نباید آن را نادیده گرفت، عنصر تصادف است، که غیرقابل پیش بینی و اجتناب ناپذیر بوده و گریزی از آن متصور نیست و همین تصادف محض است، که در وضعیت شخصیت اصلی نمایشنامه بدترین حالت ممکن را ایجاد کرده است.
خلاصه ماشینی:
"با نگاهی به موضوع نمایشنامهء فیزیکدانها و شیوهای که دورنمات آن را اجرا میکند، میتوان دریافت،که این نمایشنامهنویس کمدی-تراژدی را چگونه میبیند و از چه عواملی در راه رسیدن به هدف خود استفاده میکند و مسئولیت انسانی نمایشنامهنویس از دیدگاه وی در جامعهء امروزی چیست؟ از نظر دورنمات برای حل مشکلات جامعهء امروزی،هر انسانی متعهد و مسئول اعمال خویش است و برای این منظور بایستی اقدامات اساسی به عمل آورد،اما نیل به این هدف فقط در صورتی میسر است،که به صورت جمعی به این امر پرداخته شود.
در فیزیکدانها این امر شامل شخصیت اصلی نمایشنامهء موبیوس میشود،که اگرچه درصدد است حساب شده مسیر خود را انتخاب کند و برای رسیدن به هدف خود،راه دیوانگی را در پیش گرفته است،اما در نزدیکی رسیدن به موفقیت خود،بدترین حالت ممکن در وضعیت او روی میدهد و در نهایت سرنوشت او بهگونهای رقم خورده است،که اگرچه کمیک است،اما از درونمایهای تراژیک برخوردار است.
از دیدگاه دورنمات میتوان با نشان دادن کمدی رخداد و سرنوشت تراژیک شخصیتهای داستان که در تناقض با همدیگر قرار دارند،تماشاگر را واداشت،که درصدد قیاسی میان وضعیت خود و وضعیت حاکم در جامعه با موضوع نمایشنامه و سرنوشت شخصیتهای آن برآید و این سؤال را برای خود مطرح سازد،که تا چه اندازه موضوع و شخصیتهای نمایشنامهء فیزیکدانها با او و سرنوشت او همخوانی و سنخیت دارند و آیا او میتواند خود را به جای شخصیتهای نمایشنامه تصور کند؟تماشاگر،کمدی رخداد و تراژدی ناشی از سرنوشت دردناک شخصیتهای نمایشنامه را بهعنوان یک گروتسک محض و همزمان تراژیک تجربه خواهد کرد."