چکیده:
در نمط دهم کتاب اشارات، گفتمان فلسفی ابنسینا در باب قوه خیال و حس مشترک صورتی نو به خود گرفته است. وی در ذیل کارکردهای این دو قوه، ادراک و حفظ صوری را لحاظ میکند که به لحاظ وجودشناختی، متعالی از ماده بوده، در عالم غیب و ملکوت حضور دارند و به گونه مشاهده و از طریقی غیرحصولی برای نفس به دست میآیند. لحاظ این رویکرد به نتایجی چند در قلمرو معرفتی حکمت سینوی میانجامد. از جمله این پیامدها میتوان به حل معمای تجرد یا مادیت خیال نزد ابنسینا، اذعان ضمنی وی به نظریه حرکت جوهری و لحاظ فاعلیت و پویایی نفس در فرایند ادراک اشاره کرد. در حوزه صدرایی، ملاصدرا حس مشترک و خیال را قوهای واحد لحاظ میکند. وی یکی از علل دشواری پذیرش معاد جسمانی را در نحوه نگرش جمهور به این قوه و لحاظ مادی آن میداند و دماغ را مظهر خیال به شمار میآورد، نه محل آن. او به جهت جنبه عرفانی فلسفه خویش، قوه خیال را دارای سه ویژگی تجرد مثالی، خلاقیت و جامعیت اضداد میداند. از جهت دینشناختی، به واسطه این سه ویژگی، مسئله معاد جسمانی و وقوع تناسخ ملکی به گونهای اتم تبیین میشود.
خلاصه ماشینی:
"» 126 در این عبارت، ابنسینا حتی عقل 127 و فرایند تعقل را نیز یکی از مشغلههای نفس میداند که مانع از استکمال نفس و توجه بر عوالم غیب و ملکوت است؛ بدین بیان که مرتبه عقل و تعقل در نظام تجرید، همچون مرتبه حس و خیال در فرایند تحصیل معرفت ناب و اصالی ناکارآمد است و در واقع اینگونه امور به قالبهایی میمانند که عموما بشر بر اساس آنها تفکر میکند و به همین دلیل همواره معرفتهای بشری، محدود و سطحی بودهاند.
بدین بیان، تعارض بین تلاشی ادراکات جزئی هنگام مرگ و وجدان ادراکات جزئی به جهت معاد جسمانی (که در گزاره اول مطرح شده است) به واسطه اعتقاد به تجرد قوه مزبور (قوه مرکب از حس مشترک و خیال) و ادراکات جزئی آن برطرف خواهد شد؛ زیرا به دلیل تجرد این ادراکات، تلاشی درباره آنها مطرح نخواهد بود.
ک: سروپالی رادا کریشنان، تاریخ فلسفه شرق، ترجمه خسرو جهانداری، ص 43، 117 و 165؛ جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علیاصغر حکمت، ص 155؛ حنا الفاخوری و خلیل الجر، تاریخ فلسفه در جهان اسلام، ترجمه عبدالمحمد آیتی، ص 35؛ فردریک کاپلستون، همان، ج 1، ص 42؛ محمدعلی فروغی، سیر حکمت در اروپا، ص 5؛ محمدبن زکریا رازی، رسائل فلسفیة، ج 1، ص 284؛ ابنسینا، النفس من کتاب الشفا، تحقیق حسن حسنزاده آملی، ص 319؛ همو، التعلیقات، تحقیق عبدالرحمن بدوی، ص 29؛ شهابالدین، سهروردی، همان، ج 1، ص 89ـ90؛ ج 2، ص 226ـ248؛ ج 3، ص 70ـ72 و 170؛ خواجه نصیرالدین طوسی، کشف المراد فی شرح تجریدالاعتقاد، ص 202."