خلاصه ماشینی:
بیت دیگری ازدیوان بر این سخن مهر تأیید میزند: {Sسرد است زهر عقرب و از بخت من مرا#تبهای گرم زاد ز زهر جفای رویS}(خاقانیشروانی،1374:444) و گویا به همین جهت است که عقرب گزیده به سختی احساسسرما میکند(ابن سینا،1385:ج 7:90)از سوی دیگر شاید اشارهبه این باور نیز باشد که عقرب در برابر آتش ناتوان است و چونآتشی بر گرد او برافروزی به خود نیش میزند.
رومیان استعاره از زغالهای تافته و سرخ وشعلههای آتش است و این،تصویری آشنا در دیوان خاقانی است:{Sرومیان بین کز مشبّک قلعۀ بام آسمان#نیزه بالا از برون خونینسنان افشاندهاندS}(خاقانیشروانی،1374:106) {Sمنقل مربّع کعبهسان،آشفته در وی رومیان#لبّیکگویان در میان تن محرمآسا داشتهS}(همان:382) {Sرومیان چون عرب فرو گیرند#قبله از رومیان کنید امروزS}(همان:483) در منشآت چنین آمده است:«آن منقل نیز چون کعبه مربّعنشسته،امّا رومیان احرام گرفته در میانش به تضرّع بانگ برآورده،بیمار چهرۀ شیفتهوار شده،همه بکر مادرزاد؛امّا کس دست به ایشانفراز نبرد که جوع الکلب دارند....
شواهد دیوان ضبط عبد الرّسولی را تأیید میکنند: {Sدستارچه بین ز برگ شمشاد#طوق غبب سمنبران راS}(همان:31) {Sجان خاک نعل مرکبت وز آب طوق غبغبت#در آتش موسی لبت باد مسیحا داشتهS}(همان:383) {Sعنبرین دستارچه گرد رخت#طوق غبغب در میان آویختهS}(همان:476) {Sبه نگین لب و طوق غببت#این ز برگ گل و آن از سمنتS}(همان:568) *ص 355: {Sبر دست آن تذرو چو پای کبوتران#می بین که رنگ عید چه زیبا برافکندS}نوشتهاند:دست ساقی از آنجا که از پرتو باده سرخ فام شدهاست به پای کبوتران-که سرخ است-میماند.