چکیده:
سهروردی فیلسوفی اشراقی است که ابداعات قابل توجهی در حوزه فلسفه، عرفان و تفکرات معنویت محور بیان داشته است. چیستی و چگونگی کسب تجارب معنوی و حقیقت آنها که در همه فرهنگ ها، مکاتب و اشخاص توجهی خاص به آنها می شود، از جمله حیطه های فکرآفرین سهروردی است. دو دیدگاه عمده در چیستی این گونه تجارب مطرح است: ذات گرایی که بر انسجام چنین تجاربی و مشترک بودن آن بین افراد و مکاتب تاکید دارد؛ و دیدگاه ساخت گرایی که معتقد است تفکرات و ایده های مکاشفه گر در پیدایش و شکل دهی به تجارب مینوی نقشی اساسی داشته است؛ بنابراین، تفاوتی ماهوی بین تجارب افراد و آنچه متعلق به سنت های فکری مختلف است وجود دارد. در تفکر سهروردی اتحاد با نور، زمینه ساز مکاشفه عرفانی و تجربه مینوی است، البته دیدگاه خاص نفس شناسانه و روان شناسی وی در تحقق آنها دخیل است که با اشراق و مشاهده همراه می باشد و با اتحاد و فنا صورت می پذیرد، با این توصیف، مجموعه ویژگی های تجارب مینوی در نگاه اشراقی سهروردی، گویای نوعی ذات گرایی در این مکاشفات است؛ نه اینکه وحدت شخصی تجارب مطابق تفکر خاص حاکم بر افراد، هر تجربه ای را از تجارب دیگری متفاوت کند، بلکه همه آنها دارای مشترکات و زمینه های واحدند. پژوهش حاضر با روش توصیفی، تحلیلی و ابزار کتابخانه ای و با تجزیه و تحلیل داده های مطالعاتی، ضمن اشاره به دیدگاه های مطرح در این زمینه، به مبانی ذات گرایی در شهود عرفانی از نگاه سهروردی پرداخته و به پرسش های اساسی در این زمینه پاسخ داده است.
خلاصه ماشینی:
در تفکر سهروردي اتحاد با نور، زمينه ساز مکاشفة عرفاني و تجربة مينوي است ، البته ديدگاه خاص نفس شناسانه و روان شناسي وي در تحقق آنها دخيل است که با اشراق و مشاهده همراه ميباشد و با اتحاد و فنا صورت مي پذيرد، با اين توصيف ، مجموعه ويژگي هاي تجارب مينوي در نگاه اشراقي سهروردي ، گوياي نوعي ذات گرايي در اين مکاشفات است ؛ نه اينکه وحدت شخصي تجارب مطابق تفکر خاص حاکم بر افراد، هر تجربه اي را از تجارب ديگري متفاوت کند، بلکه همة آنها داراي مشترکات و زمينه هاي واحدند.
همينطور نفس انساني نيز که جوهر قدسي است ، آنگاه که به (عالم ) نور متصل مي شود و لباس اشراق مي پوشد، خود فاعل و مؤثر مي شود و به هر چه اشاره کند تحقق پذيرد(مجموعه مصنفات ، ص ۵۰۳) و سهروردي اين مقام را مقام «کن »ناميده است که سالک مي تواندٌمثل قائم به ذات را ايجاد کند و به هر صورتي که مي خواهد آن را آشکار سازد و اين همان مقام سالکان کامل و اخوان تجريد است و مي گويد: ولان التجريد مقاَُم خاص فيه يقدرون علي ايجادَمثل قائمـة علي ايٌ صورة ارادوا و ذلک هو ما يسمي مقام «کن (حکمـة الاشراق ، ص ۲۴۲) شيخ اشراق ، معرفت نفس را کليد ورود به مرحلة حکمت الهيه دانست واين معرفت را «فقه الانوار» ناميده است .