چکیده:
تصوف اسلامی که در آغاز با رویکردی زاهدانه و مبتنی بر آداب ریاضت منشانه پاگرفت؛ آرام آرام و برابر مقتضیات زمان به موضوعات نظری روی آورد و «اخلاص درنیت» و «عشق و محبت» را به عنوان مباحث محوری مورد توجه و تأکید قرار داد. این رویکرد تازه موجب شد تا تعالیم صوفیه در پیوند با جامعه از صورتی کاربردیتر برخوردار شود. از آنجا که آیینهای جوانمردی، ملامتیه و قلندریه هرکدام به گونهای توانستهاند بخشی از حریم تصوف مردمی را به نمایش درآورند؛ شناخت برخی از کارهای آنان، ما را در رسیدن به ویژگیهای اجتماعی تصوف یاری میکند. برابر با این نگرش، پیوستگی تعالیم جوانمردان با اصول تصوف، مکتب جوانمردی را به مدرسه ای برای آموزش زهد و تصوف برای عموم مردم بدل کرده است. از سوی دیگر، نفوذ جوانمردان و منش عیاری در میان اهل تصوف نیز سبب شد تا قابلیت نقددرون گفتمانی در حوزۀ تصوف اسلامی گسترش یابد. درهمین راستا، «ملامتیه» را میتوان دنبالۀ آیین جوانمردی برای دفع آسیبهایی که دامنگیر پارسایان میشود؛ دانست. استواری چارچوب نظری نقد درون گفتمانی موجب شد تا با تقویت بعد عملگرایانۀ خود و سامان دادن به جریان «قلندریه»، رویکرد مقاومت در برابر زهدهای ساختگی و ریاکارانه را گسترده تر و پررونقتر سازد.
Islamic Sufism which first developed with a devout and mortification-oriented approach، gradually، and in accordance with the needs of the time inclined towards theorization with main focus on issues like ‘sincerity of intention’ and ‘love and self-devotion. This new approach caused Sufi teachings to be more practical in its relation to the society. Since the sects of ‘futuwwa or javanmardan’ (the Generous، chivalry، generosity; literally 'youth')، ‘malamatiyeh’ (the people of blame، self-scrutiny) and ‘qalandariyeh’ (the folk of liberal interpretation of Shari’a)، illustrate parts of the popular domain of Sufism، to study them can help to figure out social characteristics of Sufism. As the teachings of ‘the generous’ were linked with the principles of Suffism، it appeared as a school for teaching piety، and asceticism to the public. On the other hand، the influence of the generous on suffi folks raised the possibility of criticism among the discourses in the scope of Islamin Suffism. ‘Malamatiyeh’ can be considered as a trail for ‘the generous’، developed to stop the corruption among the ascetics. Firmness of the theoretical framework of the inter-discourse criticism resulted in strengthening its practicality، and the development of the movement of ‘qalandarieh’ against artificial and hypocritical asceticism
خلاصه ماشینی:
هر چند رگهای خاص از تصوف، با پیگیری مباحث نظری، راه خود را از عموم مردم جدا کرده و تنها در حلقههای ویژهای به ابراز وجود میپردازد، تعالیم و معاملات صوفیه هنوز ساده و عاری از پیچیدگیها و تصنعهایی است که در دورههای بعد بر بخشی از فضای عرفان سایه میافکند؛ تصوف در این روزگار [قرن سوم هجری] هنوز بر بنیاد زهد استوار بود و بسیاری از عارفان این دوره را زاهد نیز نامیدهاند (دهباشی و میرباقریفرد، 1386: 69).
تأمل در تعلیمات عمومی حلقههای فتیان که طی آن، همانند آموزشهای اهل ملامت و قلندریه، پشت پا زدن به تعلقات دنیوی و عنایت به اصول اولیۀ مکتب زهد مورد تأکید ویژه قرار گرفته، نشان میدهد که جریان اصیل جنبش زهاد تا قرنها توانسته به حیات فرهنگی و اجتماعی خود ادامه دهد.
توجه بیشتر به کارکردهای عمومی در جریان فتیان و ملامتیه، در واقع توجه مردمی تصوف را علنیتر میسازد و تا قرنها بعد، در روزگارانی که سویه نظری تصوف، تحت تأثیر مجموعه آرا و مباحث حوزههای اندیشهای دیگر، در عالمی خاص سیر می کرد، فعالیت این جریانهای اجتماعی- فرهنگی، مبتنی بر نیازهای روز و با تکیه بر اصول و مبادی ویژه و شناخته شده در گامهای نخستین جنبش زهاد، به وظیفه خود عمل کرده و بارقه امید را در جانهای عموم مردم روشن میکرد.