چکیده:
در این مقاله آموزه های قرآن و سنت و دیدگاههای شماری از دانشمندان متقدم مسلمان، در باره وحدت نوع بشر و پیامدهای آن، بر مقوله یکپارچگی اقتصادهای جهان از راه تخصص و تقسیم کار در حال افزایش و برچیدن موانع از سر راه عبور آزادانه کالا، خدمات، نیروی کار و سرمایه مورد بررسی قرار گرفته است. سپس این مقاله به بحث در باره میزان همخوانی این دیدگاهها با معیارهای «اقتصاد نوین جهانی» می پردازد. نویسنده ادعا می کند که فلسفه ای، که در تعالیم و تالیفات دانشمندان اسلامی ریشه و رشد یافته ترویج عدالت را برای رسیدن به یکپارچگی مطلوب اقتصادهای جهان، امری ضروری تلقی می کند.
با کمال تاسف، پارادایم اقتصاد نوین جهانی، فاقد چنین تعهدی نسبت به عدالت است. نویسنده بر این نظر است که کشورهای اسلامی باید، از جهانی شدن حمایت و در عین حال برای گنجاندن عدالت در الگوی جهانی سازی تلاش و کوشش کنند. با این حال، این نیز به تنهایی کافی نیست، این کشورها باید برای پیاده سازی عدالت بیشتر در اقتصادهای خود تلاش و تدابیری جهت رویارویی با چالشهای جهانی شدن اتخاذ نمایند.
خلاصه ماشینی:
"» (world Bank (1999/2000), world development report, P III) این امر ضمن کمک به ارتقای یکپارچگی اقتصادهای جهان، توسعه اقتصادی همه کشورها را در پی خواهد داشت، هر کشوری که در این مسیر، قرار نگیرد، به حاشیه رانده شده و در نتیجه، منابع دراز مدتش لطمه خواهد دید.
(Ibid) بدون تردید این تحول مثبتی است که اقتصاد نوین جهانی نه تنها هدف یکپارچگی اقتصادهای جهان از طریق آزاد سازی بیشتر را، به عنوان هدف برگزیده، بلکه با در نظر گرفتن شماری از متغیرهای اجتماعی - اقتصادی و سیاسی، که برای تشویق رشد شتابنده حائز اهمیت است، گامی فراتر از افق محدود اقتصاد نئوکلاسیک برداشته است.
(1) این یکپارچگی که پیش از اسلام ـ بر اثر برخوردهای قبیلهای در شبه جزیره عربستان و جنگهای ویرانگر میان ساسانیان و بیزانسیان که برای تأمین مالی جنگهای خود مالیات و تعرفههای سنگین بر مردم [و بدون نفعی برای مؤدیان] وضع میکردند و در نتیجه مانع از کار تجارت و توسعه میشدند ـ تضعیف شده بود، پس از اسلام همه قلمرو حاکمیت مسلمانان به بازار مشترک گسترده با حداقل مالیات، تغییر روز افزون اقتصاد، به اقتصاد پولی و نقل و انتقال آزادانه و بی خطر کالا، سرمایه و انسانها تبدیل شد.
در حالی دلیل این امر، آن است که کشورهای مختلف، در مراحل مختلفی از توسعه قرار دارند و به همین خاطر محیط اجتماعی - اقتصادی و سیاسی آنها برای توسعه و افزایش صادرات مشابه نیست و لازم است محیط مناسبی برای رشد ایجاد شود."