چکیده:
این مقاله، جایگاه تأمین اجتماعی را در برنامه های توسعه کشور، در دو مقطع پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی بررسی می کند.در بخش نخست، برنامه های توسعه پیش از انقلاب اسلامی تشریح می شوند. در ادامه، ضمن بررسی وضع تأمین اجتماعی در برنامه اول (1333-1331)، دوم (1340-1334)، سوم (1345-1341)، چهارم (1350-1346) و پنجم عمرانی (1356-1351) تأکید می شود که به رغم کم توجهی به تأمین اجتماعی در برنامه اول و دوم عمرانی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، توجه کمی و کیفی به این مقوله در طی فرایند برنامه ریزی، شکل صعودی داشته و در قانون برنامه ششم عمرانی- که هرگز اجرا نگردید- به شکلی بسیار مبسوط به مبحث تأمین اجتماعی پرداخته شده است.همچنین هرچه از برنامه نخست به برنامه ششم نزدیک تر می شویم، هم بر دامنه فعالیت ها و برنامه های دولت در حوزه تأمین اجتماعی افزوده شده و هم این کوشش ها در چهارچوب های منظم و منطقی تری صورت پذیرفته است. این نوشتار تصریح می کند که حداقل از نظر فرایند اصولی برنامه نویسی، متون برنامه ها در زمینه تأمین اجتماعی، فرایندی رو به رشد را پیش از پیروزی انقلاب اسلامی پشت سر گذاشته اند.در بخش دوم مقاله، برنامه های توسعه پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد توجه قرار می گیرد و تأمین اجتماعی در برنامه اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (1372-1368)، برنامه دوم (1378-1373)، برنامه سوم (1382-1379) و برنامه چهارم (1388-1384) به تفصیل بررسی می شود.ارزیابی مقاله این است که فرایند رو به رشد مقوله تأمین اجتماعی در برنامه های توسعه پس از پیروزی انقلاب نیز قابل مشاهده است. این امر در کل فرایند برنامه نویسی هم دیده شده و به تعبیری، در تمام زمینه ها کم و بیش مشهود است؛ ضمن این که برنامه چهارم دنباله روی سیاست های برنامه سوم در زمینه تأمین اجتماعی است.در بخش سوم مقاله، جایگاه تأمین اجتماعی در برنامه های توسعه پیش و پس از انقلاب اسلامی، تحلیل می گردد. از این منظر، ظهور تأمین اجتماعی در کشور ما درگام های نخست، بنا به ضرورت های اجتماعی و اقتصادی و گاه اقتضائات بین المللی ارزیابی می شود. با وجود این، تکامل تدریجی تأمین اجتماعی در کشور در هر دو حوزه بیمه ای و حمایتی، وابسته به زیرساخت های موجود در کشور- و نه الزاما تکالیف قانونی یا خواست مجریان- بوده است. از سوی دیگر و به ادعای نویسنده مقاله، طی 50 سال گذشته، حداقل در عرصه قانونگذاری و سیاستگذاری، تأمین اجتماعی به عنوان یک مقوله فرابخشی در زمره تکالیف اصلی دولت و حقوق اولیه مردم پذیرفته شده است.
خلاصه ماشینی:
"در این راستا،دو هدف مهم طراحان این برنامه را میتوان به شرح زیر بیان کرد: -هدایت مستقیم یارانهها و کمکهای دولتی به بخش حمایتی تأمین اجتماعی -رفع همپوشانی و خلأها در پوشش جمعیتی نظام تأمین اجتماعی برای دستیابی به اهداف یادشده،در این برنامه احکام و تکالیفی بیان شده که به این صورت قابل دستهبندی است: -تأکید بر لزوم تحقق اصل 29 قانون اساسی -ارائه تعریفی نسبتا شفاف از خدمات بخش همگانی(پایه)و بخش مکمل بیمههای اجتماعی -ارائه تعریفی از خدمات حمایتی(بخش غیربیمهای تأمین اجتماعی)و گروههای جمعیتی مشمول این بخش -تمهیداتی برای تقویت منابع مالی و کنترل مصارف بیمهای اجتماعی -تکلیف دولت به تدوین لایحه ساختار سازمانی نظام تأمین اجتماعی کشور،با هدف رفع تداخل وظایف،افزایش کارامدی و ایجاد هماهنگی بین سازمانها،پوشش کامل جمعیتی و جامعیت خدمات و استفاده مؤثر از مؤسسات خیریه و مذهبی و نهادهای مردمی در این زمینه -تکلیف دولت به ساماندهی خدمات حمایتی ایثارگران در قالب یک طرح مصوب هیئت وزیران -تأکید بر تمرکز کلیه امور حمایتی مربوط به محرومان و اقشار آسیبپذیر در کمیته امداد امام خمینی و کلیه خدمات توانبخشی در سازمان بهزیستی -تکلیف دولت به تمرکز امور تأمین اجتماعی کلیه نیروهای نظام و انتظامی در یک سازمان -واگذاری اختیار به تمامی بیمهشدگان برای انتخاب سازمان بیمهگر خود و دادن فعالیت به کلیه شرکتهای بیمهای و تجاری برای ارائه خدمات بیمهای همگانی و مکمل(با رعایت قوانین و مقررات مربوط) 4-2-3."