چکیده:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر روان درمانگری کوتاه مدت همدلانه در کاهش اضطراب و افسردگی دانشجویان با توجه به سبک دلبستگی آنها بود. آزمودنی های این پژوهش 20 نفر از دانشجویان مضطرب و افسرده از بین دانشجویان دانشگاه صنعتی بابل بودند که به دلیل اضطراب و افسردگی به مرکز مشاوره دانشگاه مراجعه نمودند.10 نفر از این دانشجویان تشخیص سبک دلبستگی دوسو گرا و 10 نفر سبک دلبستگی اجتنابی ، دریافت کرده بودند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک دلبستگی هازن و شیور و پرسشنامه اضطراب و افسردگی DASS 21 سوالی استفاده شد. دانشجویان نمونه پژوهش قبل و بعد از مداخله آزمایشی (روان درمانگری کوتاه مدت همدلانه)، این پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. داده های بدست آمده با آزمون آماری تحلیل کواریانس چند متغیری با اندازه گیریهای مکرر، نشان داد که روش درمانگری کوتاه مدت همدلانه در کاهش اضطراب و افسردگی دانشجویان به صورت معنادار( (P < 0/01موثر بوده است ولی تاثیر سبک دلبستگی بعنوان متغیر تعدیل کننده تایید نشد، به این ترتیب که هم دانشجویان با سبک دلبستگی اجتنابی و هم دانشجویان با سبک دلبستگی دوسوگرا، کاهش اضطراب و افسردگی را در حد معنادار نشان دادند.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به پژوهشهای ارائه شده در زمینۀ رابطۀ سبک دلبستگی و انواع اختلالات روانی و تأثیری که این متغیر روی فرایند و نتایج درمان میگذارد به نظر میرسد که هر فعالیت درمانی به منظور کاهش اختلالات و آسیبشناسی و آسیب شناسی روانی باید به سبک دلبستگی به عنوان یک متغیر میانجی یا تعدیل کننده نظر داشته باشد،در این بررسی از رویکرد کوتاه مدت همدلانه استفاده میشود و لزوم این روش درمانی درگیر شدن1در سطح هیجانی و شناختی بصورت فشرده توسط درمانگر و مراجع میباشد.
از آنجا که این مدل درمانی روی روابط افراد با موضوعهای خود آنها کار میکند و روابط با افراد مهم را بصورت همدلانه مد نظر قرار میدهد و تئوری دلبستگی(بالبی5،1982 و اینورت6،1973؛به نقل از ریگز و همکاران،2007:580)شکل رابطه با مراقب اصلی را سبب ایجاد سبکهای دلبستگی مختلف میدانند،به نظر میرسد این مدل درمانی کفایت بیشتری نسبت به سایر مدلهای روان درمانی پویشی کوتاه مدت در کاهش نشانههای اضطراب و افسردگی مرتبط با سبک دلبستگی داشته باشد.
راهنمای درمانی رویکرد روان پویشی کوتاه مدت همدلانه مرحلۀ آغازین،جلسات 3-1: جلسۀ اول:انعقاد قرار داد درمانی،توضیح وظایف درمانگر و درمانجو،توضیح مختصری در مورد نوع درمان تعداد جلسات،طول مدت هر جلسه،پاسخ به پرسشهای درمانجو در این زمینه،بررسی احساس مراجع در مورد آمدن به جلسه،پیگردی در مورد سابقۀ درمانگریهای قبلی،بررسی انتظارات مراجع از جلسات درمانی، جلسۀ دوم:بررسی آسیبهای نارسیستیک یا فقدان انگیزه برای درمان،تعیین هدف یا اهداف کانونی( موضوع و هدف کانونی،الگوی تکراری در زندگی مراجع است که سبب پریشانی و بیثباتی در او می شود)به دلیل محدود بودن جلسات حداکثر دو هدف کانونی در نظر گرفته شد،بررسی ترسهای مراجع به ویژه از وابستگی،خشم و یا شرم به عنوان پاسخهایی به درخواست کمک،پیگردی در مورد نوع مقابله با مشکلات در گذشته و افرادی که به عنوان منبع حمایت مطرح میشدند."