خلاصه ماشینی:
"اثرات رونق بخش صنایع برروی تمدن،اصلاح بنیادهای اجتماعی و تامین آزادی بیشتر برای ملت،تنها در کشورهایی مشاهده میشود که درآنها قدرت صنعتی چنان جا افتاده که مستقل از اجاره خواران و کارمندان دولت،ازیک طرف برای تودههای وسیع کشاورز و شهر نشین و برای بازرگانی صادراتی،محصول تولید میکند و ازطرف دیگر،مصرف کننده کالاها و خدمات این جماعت و تبدیل کننده مواد خام آنها به محصولات صنعتی میشود.
جایی که مردان علم و هنر به طور عموم درخدمت جامعه بوده و خرج زندگی خود را از این راه تامین میکنند بیاییم مجموعه عظیم فکری و تاسیسلت مادی را که دریک چنین جای کوچکی بههم آویخته و نیز هماهنگی و همکاریای را که ازطریق قوانین موجود و تقسیم وظایف و کسب و کار بین این نیروها بهوجود آمده است درنظر بگیریم.
اگر ما بادقت عوامل فوق را مورد توجه قرار دهیم،به آسانی متقاعد خواهیم شد که نفوذ یک اجتماع کشاورزی پراکنده در سراسر یک کشور(هرچند تعداد آنها بسیار زیاد باشد)برروی نگهداری و بهبود وضع مردم،در مقایسه باشهرها که تمامی بهروزی و رونق آن بستگی به صنعت و بازرگانیای که ازآن نشآت گرفته دارد،بسیار ناچیز است.
آنها که قبلا از حاصل ناچیزکارگر نیمه برده زندگی سختی در روستاها داشتند و تنها دلخوشیشان نگهداری اسب،سگ و پرندههای شکاری بود و هرگونه محدودیت برروی این تفریحات را نوعی خیانت نسبت به حیثیت خود یعنی خداوندان خاک میدانستند(کشاورزی ابتدایی یعنی اینها و اصلاح کشاورزی جهت آمادگی قبل از ورود به عصر صنعت،گویا از نظر نویسنده ازمیان برداشتن همین عوامل و روحیات ابتدایی بوده است-م)اکنون ازطریق درآمد جانبی اجاره میتوانند قسمتی از سال را، در شهرها بگذرانند."