خلاصه ماشینی:
"حال باید دید چه اندیشههایی مستقلا به وسیله ایشان مطرح گردیده،هرچند چنانچه پیشتر اشاره کردیم تجدیدنظرطلبان بیشتر در اندیشه اصلاح عملی جامعه سرمایهداری بودند تا تفکر محض و انتزاعی با این همه آنان پس از نفی اصول مارکسیسم ارتدکس در زمینه فروپاشی اجتناب ناپذیر سرمایهداری بواسطه بحرانهای ذاتی آن و نظریه مارکسیستی نشأت گرفتن ارزش کالا از کار و ارزش اضافی و بحران انباشت،نتوانستند مواضع مستقل و جداگانه نظری بویژه در زمینه سیاستگذاری اقتصادی به دست دهند.
17 در پایان،اشارهای به مواضع تجدیدنظر طلبان درباره سیاست جهانی و ناسیونالیسم ضروری مینماید،هرچند چنین مواضعی همواره بر ضد مواضع مارکسیستهای ارتدکس اتخاذ نمیشد زیرا آنها غالبا در مورد مسائل سیاست جهانی گریش«نوکانتی»در مارکسیسم مبتنی بر ایجاد رابطه میان«فلسفهء کانت»و«سوسیالیسم اخلاقی»بود و در برابر گرایشهای پوزیتیویستی و ماتریالیستی اواسط قون نوزدهم،و به منظور ترمیم اساسی لیبرالیسم را برپایهء اعتقاد به سودمندی آن برای تقویت مبانی اخلاقی جامعه در برابر سرمایهداری،و نه به خاطر اعتقاد به ضرورت تاریخی یا علمی بودن آن پذیرا شدند.
در حقیقت، پیدایش تجدیدنظرطلبی در مقابل ماکسیسم ارتدکس،در شرایط اوایل قرن بسیتم،به دلایل مختلف ضروری بود؛بدون تجدیدنظرطلبی ایدآلهای مارکسیستی میبایست یا از طریق تحولات ساختاری کند و دراز مدتی که مارکسیستهای ارتدکس عنوان میکردند،یا از طریق انقلاب خشونت بار به شیوهای که لنین در نظر داشت،اجرا میشد و هیچ یک از دو راه اخیر ربطی به فعالیت سیاسی به معنای مرسوم و معمولی آن نداشت.
Bernstein,ẓEvolutionary Socialism:A Criticism and AffirmationẒ,New York,1961.
Gay,ẓThe Dilemma of Democratic Sociallism:Edward Bernstein''s Challenge To Marx (New York 1962)."