"(به تصویر صفحه مراجعه شود){Sگفت عیسی چون شتابش کوفتی#گفت زانرو که تو زو آشوفتی#گفت عیسی چون نخوردی خون مرد#گفت در قسمت نبودم رزق خوردS}حضرت عیسی(ع)به شیر فرمود که چرا اینقدرشتابانگیز بر سر این بیچاره کوفتی و او را هلاککردی؟ شیر پاسخ میدهد:بخاطر اینکه این ابلهترا برآشفته و خشمگین ساخت،سپس میپرسد کهچرا خون و گوشت او را نخوردی،شیر میگوید: برای اینکه گوشت او از نظر روزی خداوند نسبت بهمخلوقش،قسمت من نبود.
در پایان داستان مولانا به سیاق خاصخود نتیجهگیری میکند،توجه کنید: {Sای بسا کس همچوآن شیر ژیان#صید خودناخورده رفته از جهان#قسمتش کاهی نه و حرصش چو کوه#وجه نه و کرده تحصیل وجوه#ای میسرکرده ما را در جهان#سخره6و بیگار7ما را وارهان#طعمه بنموده بما و آن بوده شست8#آنچنان بنما بما آنرا که هستS}میگوید چه بسیار اشخاصی مانند آن شیر قبلاز اینکه صید و روزی خود را بخورند،از دنیا رفته ومرگ دست آنها را از دنیا کوتاه کرده است."