چکیده:
هر نظام اجتماعی برای پایداری و پویایی خود نیازمند فضایی آرام و به دور از هرگونه تضاد و تنش است تا بتواند به اهداف خود دست یابد. این مهم نیازمند زمینههایی است که بدون آنها پیشرفت غیرممکن است. یکی از این زمینهها وجود وفاق ملی و همبستگی اجتماعی در سطح جامعه است. از اینرو امروزه همة نظامهای سیاسی جهان با درک درست از این واقعیت به دنبال تحقق و تثبیت همگرایی در جوامع خود هستند. ما اعتقاد داریم که دولت و جامعة مهدوی در این فضیلت نیز سرآمد جوامع انسانی است و یکی از راهبردهای امام زمان( پس از ظهور، ایجاد همبستگی اجتماعی در بین جوامع بشری است و برای رسیدن به این وفاق، شیوهها و راهکارهایی را به کار خواهند برد که میتواند الگویی شایسته برای جوامعی باشد که میخواهند از جامعه و ملتی همگرا برخوردار باشند؛ راهکارهایی چون گسترش دین و جهانبینی واحد، توسعة همهجانبة عدالت اجتماعی، توسعة مهرورزی، ارتقای سطح فکری فرهنگی جامعه و البته این راهکارها با رهبری سیستماتیک و فرهمندانة خویش میتواند برای دولت و جامعة زمینهساز الگو باشد؛ هم در تلاش برای تحقق شرایط و زمینههای ظهور منجی و هم در ساماندهی به وضعیت نظام اجتماعی موجود
Any social system require a quiet atmosphere away from any conflict and tension for its stability and dynamics to be able to achieve its goals. The major areas that require progress is impossible without them. One of its fields is national unity and social cohesion in society. So now، all political systems in the world strive to achieve convergence and consolidation in their communities with the correct understanding of this fact. We believe that Mahdavi government and society will also excel human societies in this virtue and is creating the social cohesion among societies is one of the strategies after the emergence of Imam. To reach this consensus، he will work the methods and strategies and a model for communities that can be worthy for the societies who want to have a converging nation. Solutions such as spreading a unified worldview and religion and multidimensional development of social justice، development of kindness، promoting intellectual and cultural level of society with this strategies and of course with a systematic and inspirational leadership can be models to follow for the government and society that sets the scene for emergence; This hold for both trying to fulfil conditions and contexts of the emergence of the saviour and for improving the status and the organization of the existing social system.
خلاصه ماشینی:
"اسلام نیز همچون دیگر نظامهای سیاسی ـ اجتماعی برای خوشبختی و سعادت بشر، دستهای از باورداشتها، بینشها، نگرشها و کنشهای ویژه را به عنوان ارزش معرفی نموده و از مؤمنان خواسته است از مسیرهای پذیرفتهشده به این اهداف دست یابند و با توجه به کارکرد مثبت یکپارچگی و همگرایی در جایجای آموزههای خود به آنان توصیه کرده که در این مسیر همبستگی خویش را حفظ کنند، به ریسمان الهی چنگ زنند و از تفرقه بپرهیزند.
این تلاش از دو سو دارای کارکرد مثبت است؛ زیرا از سویی با تحقق همبستگی اجتماعی، جامعه از پیآمدهای مثبت آن بهرهمند میشود و از سوی دیگر نقش زمینهسازی ظهور و گام برداشتن برای تحقق شرایط آن که در روایت نیز به آن اشاره شده است، فراهم میآید؛ زیرا چنانکه میدانیم امام زمان( پس از ظهور تلاش میکنند همبستگی اجتماعی را در جامعه تحقق بخشند، کوشش دولت و جامعة زمینهساز نیز باید در راستای همت و کار امام زمان( و فراهم آوردن سعادت بشر باشد.
از اینرو یکی از وظایف دولت زمینهساز بالا بردن سطح فکری و فرهنگی جامعه است تا چنان سطح افکار مردم بالا رود که با محور قرار دادن ارزشهای دینی به مصالح واقعی خود اندیشه کنند و خود به این نتیجه برسند که انسجام اجتماعی کارکرد مثبت برای جامعهشان دارد و برای پایایی و پویایی جامعة مفید و در مقابل گسست اجتماعی ممکن است موجودیت کشور و ملتشان را به خطر اندازد."