چکیده:
به موازات طرح جدی مسئلة زمینهسازی برای ظهور امام زمان( در سالهای اخیر، پرسشها و شبهههایی دربارة ضرورت و گسترة آن به وجود آمده که باورمندان به لزوم زمینهسازی و گسترة مورد ادعای ایشان را به واکنش واداشته است. در این میان، آنچه مایة شگفتی شده، آن است که این شبههها را بیشتر باورمندان به مهدویت مطرح کردهاند، بهگونهای که هر کدام از آنها برای اثبات نظر خویش و رد دیدگاه دیگری، به دستهای از دلایل نقلی تمسک جستهاند. همین امر سبب شده است واقعیت مطلب، برای جویندگان حقیقت و وظیفه، مشتبه شود. آثار مهمی که التزام به هر یک از دیدگاههای مطرح شده میتواند بر بینشهای اصلاحی فردی و بهویژه سیاستها و برنامهریزیهای کلان اجتماعی بگذارد، نویسندة این مقاله را وادار کرده است برای این معضل، چارهای بیندیشد.نویسندة این سطور، بیتوجهی به جایگاه مبانی کلامی مربوط به مسئلة زمینهسازی برای ظهور و التزام به آن را در مسیر پژوهش، علت اصلی چنین چالشی میداند و بر این عقیده است که برای فهم فقیهانة این مسئله و قبل از پرداختن به دلایل نقلی، ابتدا باید به سراغ مبانی کلامی مسئلة زمینهسازی ظهور رفت و با تبیین درست و التزام به آن، آیات و روایات مرتبط با موضوع را مبتنی بر آن تفسیر و تحلیل کرد
In recent years، after serious discussions regarding ground setting for Imam Mahdi the saviour، questions about necessity and doubts about its range forced the range of the believers to react to such claim about preparing the ground for him. What is more surprising is that most doubts have been put through by believers in that each adhered to one and rejected the others to prove accuracy of their own perspective in preparing the ground for the emergence of Imam. This has made things more difficult for new believers or seekers of truth. The important effects that adherence to each perspective may bring to reforming personal perspective and social programmes and policies alike has compelled the author of this paper to find a solution to this problem. The author of this paper finds this challenge due to the inattention to the kalam principles of the issue of preparing for emergence and adherence to it. So، these principles should take precedence over considering traditional reasons and thorough explaining correctly analyse and interpret the related ayahs and citations.
خلاصه ماشینی:
"(مفید، 1413: 44) اندک تأملی در این سخن گویای آن است که برهان لطفی که با این تقریر اراده شده است، توانایی اثبات لزوم زمینهسازی مردمی را ندارد؛ زیرا امام معصوم میتواند در روی زمین باشد و مأموریت واسطة فیض بودن خویش را همچون حضرت خضر( انجام دهد، بدون اینکه حتی مردم او را بشناسند؛ چه رسد به اینکه برای ظهورش زمینهسازی کنند.
برخی باورمندان به لزوم زمینهسازی برای ظهور، موضوع را بهگونهای طرح کردهاند که به نظر میآید مقصود آنها از زمینهسازی، کشف علت تامة غیبت و تلاش برای رفع موانع آن است، چنانکه به گفتة یکی از ایشان «اگر بخواهیم اسباب ظهور را پیدا کنیم، باید آن را از موانع حضور امام و به تعبیری دیگر، از علل غیبت سراغ بگیریم؛ چون با رفع و از بین رفتن این موانع، ظهور بلافاصله تحقق خواهد یافت.
اگر مراد آن است که بدون هیچ آمادگی اختیاری و حتی جبری نیز میتوان ظهور امام زمان( را به دلیل قدرت مطلق بودن خداوند متعال توقع داشت، بیپایه بودن عقلی و نقلی این سخن با توجه به حکمت خداوند و نقش اختیار انسانها در سرنوشتشان و نیازمندی جایگاه امر و فعل خدا در لطف مقرب به آمادگی و ظرفیت قابل، مشخص شد.
در دفع این شبهه و برای توضیح دادن روایات بیانگر وقوع کرامات و معجزه در زمان ظهور حضرت مهدی( باید به عنصر اختیار در سرنوشت انسانها و لزوم تلاش برای کسب سعادت ایشان توجه کرد که در مبنای اول قاعدة لطف بیان شد."