خلاصه ماشینی:
"{UU}بررسی کلی مباحث نظری در اقتصاد توسعهاز سالهای دهۀ 1940 نوشته:دایانا هانت ترجمه:دکتر غلامرضا آزاد بخش دم تکامل بعدی اقتصاد توسعه در اواخر دهۀ 1950 و اوایل دهه 1960،دو الگوی ساختارگرا وهستۀ در حال گسترش سرمایهداری که قدری خوشبینانهتر بود،برمطالعات نظری در قلمرو توسعه تسلط داشت اما از میانۀ دهۀ 1960نشانههای فزایندهای،حاکی از ناخشنودی از این دو دیدگاه،بروز کرد و دراواخر این دهه،دو دیدگاه مزبور جدا مورد تردید قرار گرفت.
مهمترین مشکلاتی که به صورت مانع عمدهای در راه ادامهپیشرفت عمل میکردند،عبارت بودند از وضیعت نامطلوب تراز پرداختهاو کاهش مداوم تولید مواد غذایی(که موجب کمبود ارزی میشد)،تورمداخلی و عدم تمایل بنگاههای صنعتی کشورهای توسعهنیافتۀ بزرگتر برایحمایت از سیاست جانشینی واردات(که دارای پیوندهای پیشینی بود)ازطریق خرید کالاهای واسطه و سرمایهای مورد نیاز خود از تولیدکنندگانداخلی به جای عرضهکنندگان خارجی.
در اینجا نیز نرخهایمتفاوتی برای پسانداز ثروتمندان و تهیدستان در نظر گرفته شده بود و ازهمین رو بر نتیجهگیری ناظر بر لزوم انتخاب میان نرخ رشد تولید ناخالصداخلی یا کسب برابری بیشتر تأکید میشد،تهیهکنندگان گزارش«توزیعدوباره همراه با رشد»به بررسی مشروح نحوۀ اندازهگیری و پیآمدهایتعریف جدید توسعه برای سیاستگذاری اقتصادی پرداختند و این پرسشرا مطرح ساختند که برای به حداقل رساندن فاصله ظاهرا اجتنابناپذیرمیان رشد و برابری،منابع باز توزیع شده را به چه نحو باید مورد استفاده قرارداد.
زیرا انبساطتقاضای گروه مزبور در مقایسه با الگوی تأمین نیازهای اساسی به طور مستقیم و غیر مستقیم،واردات بیشتری را میطلبد این الگو نقاط اشتراکزیادی با پیشنهاد اولیۀ لفبر دارد(البته چندان به این مسئله اشاره نشده است وشاید مورد توجه تحلیلگران بعدی نیز قرار نگرفته باشد)."