خلاصه ماشینی:
"*فکر نمیکنید که کشاورزی ایران احتیاج به برنامهریزی منطقهای داشته باشد و برنامههایی باید با توجه و تحت تأثیر نیازهای مناطق، راهنمائیها و آمارهای محلی به اجرا درآید؟و آیا در این راستا نیاز به تشکل اتاقهای کشاورزی نیست تا بتوانند با جمعبندی و ارائهء احتیاجات، خواستها و پیشنهادهایی برای بهینهسازی برنامهها مؤثر واقع شوند؟البته منظور نوعی اتاق کشاورزی مثل اتاق صنایع و معادن که نمایندهء پخش خصوصی نباشد نیست،بلکه منظور برپایی اتاق با ماهیت و فلسفهء وجودی مشارکت و نمایندگی واقعی جامعهء کشاورزان برای تأثیر گذاری بر سیاستهای بخش کشاورزی است.
*اگر هر وزارتخانه از نقاط قوت و ضعف صورت برداری کند، واقعیتها را ببیند،اول خود شرایط واقعی را بشناسد و بعد مسائل به صورت رسمی در سطح گسترده از طرف دولت اعلام و امکانات و نارساییها نشان داده شود و پیش بینیها مطرح گردد،به عنوان مثال گفته شود که تصور نکنید قرار است ایران ظرف 4 سال بزرگترین صادر کنندهء گندم و چای شود،فکر نمیکنید هم طریق مؤثر و راهگشایی برای دولت باشد و هم با توجه به انتظارات بسیار زیاد مردم موجب آرامش آنها شود؟ **وقتی واقعیتها آشکار گردد،متأسفانه میگویند نالهء نا امیدی سر داده شده است.
اگر قرار باشد شما بدون توجه به سیاستهای اشتغالزا برای کشاورزان برنامهریزی کنید،وزارت بازرگانی بدون در نظر گرفتن برنامهء تولید شما اقدام به واردات محصولات کشاورزی نماید،وزارت نیرو بی اعتنا به هدف خود بسندگی در زمینهء محصولات استراتژیک هزینههای آب و برق کشاورزی را افزایش دهد،و به همین ترتیب دیگر شاخهها نیز بدون توجه به لزوم هماهنگی با دیگر بخشها و اهداف کلان راه خودشان را بروند،این برخورد برخلاف فلسفهء برنامهریزی توسعه برای کشور بلکه نفی کنندهء فلسفهء مسئولیت مشترک وزراء در مورد برنامههای دولت خواهد بود."