چکیده:
پرسش از چیستی قواعد و قوانین حاکم بر تمشیت و تنسیق روابط جمعی انسانها، یکی از معظمترین دغدغههای عقلا در طول تاریخ متمادی تفکر بشری بوده است. در پاسخ به چیستی این قواعد تنظیم کننده- که از آنها تحت عنوان علم حقوق یاد میکنند- دیدگاه مختار نوشتار پیشرو، مشعر به اعتباری بودن حقوق میباشد. فلذا نگارندگان در ابتدای مقال تعاریف متعدد امر اعتباری را به رشته تحریر درمیآورند تا درآن میان معنای مدنظر مرتبط با حقوق را از دیگر مشترکات لفظی متمایز سازند. پس از آن در خصوص چیستی حقوق و عناصر سازنده آن گام برمیدارندو با ابتناء بر دیدگاه علامه طباطبایی(ره) در خصوص اعتبارات و به تبع چگونگی شکل گیری حقوق به مهمی به نام «بنای عقلاء» نایل خواهندآمد. در مرحله سوم نیز پس از کشف دخالت عنصر «فرهنگ» در شکل گیری حقوق و مزج آن با بنای عقلاء، مدلی در خصوص چگونگی و کیفیت ترابط حقوق، فرهنگ و اجتماع ارائه میگردد و به تشریح و توصیف هرچه بیشتر برهمکنش فرهنگ و حقوق میپردازد و درخلال این تبیین، جایگاه اعتبارات وحیانی شارع و تأثیر آن بر اعتبارشخص، بنای عقلاء و ترابط فرهنگ وحقوق مشخص میگردد.
The question of the nature of the rules and laws governing the administration and regulation of the social relations among human beings has been one of the biggest concerns of the reasonable people in the long history of human thought. In response to this question، i.e. the nature of the discipline of law، the present article considers it as a mentally posited matter. The authors firstly give different definitions of mentally posited matter distinguishing the one relevant to law. Then they study the quality and components of the discipline of law . Relying on Allama Tabatabbai’s view concerning the mentally posited matters، and the quality of the formation of the discipline of law، they would achieve the significant issue of the presumption of the reasonable.
As a third step، revealing the role of the element of culture in the formation of law and its combination with the presumption of the reasonable، the article would introduce a model concerning the quality of the relation of law، culture، and society elaborating the interaction between culture and law. Through this explanation، the position of the revealed considerations of the divine legislator، and their influence on personal considerations ، the presumption of the reasonable، and the relation of law and culture would be clarified.
خلاصه ماشینی:
"حال یک پرسش مطرح میشود که علیرغم قوانین گسترده و دست و پا گیر باز هم همیشه راه فرار و خلاصی از قانون وجود دارد و مهمتر از آن، این شبهه که چه لزومی به اطاعت از این قوانین وجود دارد که در پاسخ گفته میشود برای عدم اختلال در نظام و احترام به مصالح عموم و آسایش و امنیت افراد جامعه که دوباره شبههای دیگر مطرح میشودکه چه نیازی به آسایش شهروندان و تنظیم روابط آنها وجود دارد زیرا ممکن است جامعهای موجود باشد که ارزشها به این سمت رود که هر کس به دنبال سود بیشتر و منفعت کلانتر برای خود باشد و هیچکس راضی به تبانی نباشد و عملاهیچ توافقی صورت نمیگیرد که پاسخ این است که در این صورت اقویاء بر ضعفاء چیره میشوند و پس از مدتی ضعفاء نابود میشوند و در دوره بعد، اقویاء سابق که حال جز ضعفاء فعلی شدهاند توسط زورمندان دیگری امحاء خواهند شد که باز هم سؤال مطرح میشود که مگر در این حالت اشکال و ایرادی به نظر میرسد و مهمتر اینکه چه کسی میگوید که طبقات پایین نباید توسط طبقات بالا محو گردند و بقاء آنان چه بعد ارزشی خواهد داشت که در سلسله اجوبه، این مرتبه گفته میشود که بدین منوال دیگر، نفسی نخواهد ماند که صیانت از آن و تلائم با آن مطرح باشد و همه نفوس به تدریج از بین خواهند رفت که آنان نیز در پایان میگویند مگر صیانت از نفس ارزشمند است."