چکیده:
با توجه به تعریف انسان و هدف از آفرینش او در قرآن تربیت دینی غایت مند است. این نوع تربیت، بر اساس آموزههای دینی دارای مبانی، اصول و روشهای خاص خود است. توجه به جایگاه و کار کرد عقل در تربیت دینی بر مبنای خردورزی، شایسته هر گونه تامل و بررسی است. به فعلیت رسیدن جنبههای گونهگون این نیروی خدادی، که ما آن را به ترتیب عقلانی تعبیر میکنیم یاری کننده انسان در نیل به آن هدف غایی است. علامه طباطبایی از مفسرانی است که به تفکر و تعقل و نقش ویژه آن در تربیت انسان اهتمام خاصی داشته است. به نظر وی، تعریف قرآن از عقل، نیرویی است که انسان ضمن بهره مندی از آن در دین به وسیله آن خواهد توانست به سوی حقایق معارف و اعمال صالحه راه بگشاید. به نظر این مفسر نقش عقل در تربیت دینی کلیدی است، اما در فرآیند تربیت تحت تاثیر عواملی ممکن است دچار لغزش هایی گردد. در این مقاله، راهکارهای تحقق این نوع از تربیت با عنایت به روشهایی مانند تعلیم علم و حکمت، روش تهذیب نفس و ایجاد بسترهای لازم برای بروز و ظهور تفکر بر اساس آرای علامه طباطبایی در تفسیر المیزان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله،راهکارهای تحقق این نوع از تربیت با عنایت به روشهایی مانند تعلیم علم و حکمت،روش تهذیب نفس و ایجاد بسترهای لازم برای بروز و ظهور تفکر براساس آرای علامه طباطبایی در تفسیرالمیزان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
همانگونه که رسول گرامی اسلام فرمود:«لا عبادۀ الا بیقین»(کراجکی،55/1)ایشان درروایتی دیگر که نقش شناخت و یقین در آن قابل انکار نیست فرموده:«اعبد اللهکانک تراه فان لم تکن تراه فانه یراک»(متقی هندی،حدیث 5250؛دیلمی،128/1)امام علی(ع)در موضوع غایت تربیت دینی نیز نقش تفقه را در عبادت مهم دانستهو فرموده است:«لا خیر فی عباده و لیس فیها تفقه»(حرانی،204،280)نگاه علامهدر تبیین غایت تربیت آدمی و مقصود از آفرینش انسان،با توجه به آیات قرآنو روایاتی که ذکر برخی از آنها رفت،بندگی توأم با معرفت است در یک جملهمیتوان گفت در نظر وی دو نکته به عنوان شاخصه اصلی غایت تربیت مطرحاست؛نخست هدایت انسان به سوی حق و دوم،پیروی از آن.
(طباطبایی،المیزان،359/1)به نظر میرسد علامه طباطبایی در اینبحث و با محوریت اصل توحید میخواهد بر این نکته پای فشرد که مربیان واساتید اخلاق در راه تربیت متربیان باید بر آموزههایی قرآنی و روایی که به نحویقدرت،حیات،علم و احاطه الهی بر همهچیز و همه جا را به خدا نسبت میدهد،فراوان تکیه میکنند زیرا که این معرفت و در پی آن سلوک و رفتار موحدانۀ انسان رابه ابدیت و جاودانگی نائل خواهد کرد.
(همانجا)به نظر میرسد علامه در این بحث با انتخاب چنین آیاتی درمقام تذکار این نکته اساسی است که انسان با توجه به اسلام فطرتخویش از طریق مقایسه و سنجش و روشهایی مانند استقراء خواهدتوانست شاخصه تفکر را(که در تربیت دینی اهمیت دارد)در خود بهمنصه ظهور برساند."