خلاصه ماشینی:
"1-تشخیص ضرورت انتقال تکنولوژی در سطح ملی تأمین نیازهای فزایندهء مازاد جمعیت انسانی در زمینهء تغذیه،بهداشت،اسکان، آموزش،اشتغال و ارتباطات با بهرهبرداری بهینه از منابع محیطی برای تحقق تولیدی مطمئن،مؤید ضرورت برنامهریزی انتقال تکنولوژی است؛چرا که اصلاح نظام اجتماعی در نتیجهء ترکیب افزایش بهرهوری با گسترش علم به منظور مهار رشد جمعیت و تأمین برابری فرصتهای اجتماعی، رشد مشارکت از طریق نفی شرایط از خود بیگانگی،ایجاد وضعیت آفرینش اجتماعی با جلوگیری از حاکمیت تقلید بر اندیشه و زبان و هنر،و افزایش میزان فرهنگی پذیری گزینشی برای ممانعت از بروز تمایزات ستیزهآمیز طبقاتی پدید میآید.
»(محمدی اصل،1371:15-14) بر پایهء این استدلال،شایان توجه است که برنامهریزی انتقال تکنولوژی بدون توجه به مبادلهء آشکار و پنهان ارزشهای مستتر در آن نظیر منطق دو ارزشی شناخت جزئی،نسبیت اخلاق و ابزار انگاری هستی در قالب فلسفهء علمی،تقسیم کار جهانی و نفی اختیار انسانی،یکسان انگاری زمینههای تکوین و توسعهء فرهنگ در قالب عناصر تکنولوژیک،همسان سازی حوزههای فرهنگی در حیطهء خودکاری تولید و در نتیجه،آسیبپذیر نمودن حوزههای مزبور؛نارسا و بحران زاست و نمیتواند به سازماندهی انسان افزار تکنولوژی توأم بافرهنگ افزار آن جهت تحقق نوآوری منجر شود.
از آنجا که این نوسازی بایستی زمینهساز بهزیستی بشر باشد،رعایت عناصر ذیل در برنامهریزی انتقال تکنولوژی ضرورت دارد: -ایجاد زمینهء استقلال فکری از راه درونی کردن تاریخ فرهنگ ملی و ترکیب آن با نظام اطلاعرسانی بین المللی برای تغییر ارزشهای منبعث از تکنولوژی وارداتی در انطباق با شالودهء دانش فنی سنتی."