خلاصه ماشینی:
"دنیای متمدن در آغاز قرن بیستم شاهد هفت تحول بنیادی در زندگی اقتصادی-اجتماعی انسانها بوده است: 1-انتقال ثروت و قدرت مادی از زمین و کشاورزی به صنعت و تجارت و خدمات؛ 2-انتقال قدرت سیاسی از فئودالها،کلیسا و اشرافیت به صاحبان صنایع،کارخانهها و مؤسسات تولیدی و خدماتی؛ 3-انتقال رهبری سیاسی-اجتماعی جامعه به تحصیلکردگان و متخصصان و افراد حرفهای شامل نویسندگان،حقوقدانان،روزنامهنگاران، اقتصاددانان،مهندسان،بانکداران وسلب تدریجی امتیازات مبتنی بر روابط خانوادگی و وراثت یا وابستگیهای طبقاتی خاص؛ 4-پذیرفته شدن اصف آزادی و برابری انسانها و حرکت به سوی حق رأی عمومی صرف نظر از جنس و ثروت و وابستگیهای موروثی و نیز شناخت حقوق طبیعی برابر برای همهء انسانها؛ 5-پذیرفته شدن اصل انتخابی بودن مقامات حکومتی،محدود بودن مدت تصدی آنان و اصل پاسخگو و مسئوول بودن و لزوم حساب پس دادن منتخبان؛ 6-پذیرفته شدن اصل دموکراتیزه و مردمی شدن حکومتها و مسئوولیت آنها در قبال شهروندان به گونهء فردی و جمعی؛ 7-پذیرفته شدن اصل تعیین وظایف و مسؤولیت حکومتها توسط خود مردم یا نمایندگان مردم و تعهد مردم در تأمین هزینهء ادارهء امور عمومی به صورت پرداخت انواع مالیات.
از این نظر،23/20 درصد مردم کشور در سال 1377 فقیر بودهاند و تعداد افراد فقیر در روستاها 3 درصد در سال 1377،متوسط نرخ پسانداز در کشور تقریبا 5/22 درصد بوده است که اولا در مقایسه با کشورهای جنوب شرقی آسیا حدود 10 درصد پایینتر است؛ثانیا میزان تشکیل سرمایه حداکثر حدود 15 درصد بوده است که نشان میدهد تقریبا 8 درصد تولید ناخالص واقعی بیرون از سیستم اقتصادی(به صورت اندوخته در داخل و خارج، به کار افتادن در بازارهای موازی و زیرزمینی یا در خارج کشور)نگهداری میشود جدول 11 شکاف درآمدی خانوارهای کم درآمد در سال 1379 (میلیارد ریال) \برآورد جمعیت(هزار نفر)\دهک سوم\دهک چهارم\دهک پنجم\50%دهک دوم\30%دهک ششم\جمع کل شهری\510,40\190,2\285,1\-\713,2\0\188/6 روستایی\230,23\215,1\633,2\850\215,1\0/69\982,4 کل\740,63\405,3\918,3\850\928,3\0/69\170,11 مأخد:برآودهای جمعیتی برنامه سوم و مرکز آمار ایران نقض مقررات و قوانین، امنیت اجتماع را به خطر میاندازد."