چکیده:
باستان شناسی به عنوان نظامی علمی برای پردازش مدل ها و ایجاد قیاس های منطقی و بازسازی محیط طبیعی، وامدار جغرافیاست و به صورت جدایی ناپذیری در بازسازی محیط طبیعی گذشته استقرارهای انسانی با چشم انداز و محیط مرتبط است؛ چرا که الگوهای خاص زندگی شکل گرفته بر روی زمین ناشی از تاثیرات متقابلی است که بین انسان و محیط وجود داشته است. این ارتباط به ویژه در زمینه مسائل و موضوعات مربوط به خاک و زمین های رسوبی مؤثر در کشاورزی و یا منابع مورد نیاز برای تهیه غذا یا صنعت، به وضوح نمایان است. تاثیرپذیری انسان از این محیط طبیعی همواره موجبات تمایز فضایی از نظر تراکم جمعیت و سکونت را فراهم آورده و سبب شکل گیری الگوهای خاص سکونت در دوره های باستانی مختلف شده است. این مقاله بر آن است تا عوامل زیست محیطی و نقش آنها را در شکل دهی فضای زیستگاه های انسانی در دوره های باستانی مختلف استان مازندران مورد بررسی و مطالعه قرار دهد. برای دستیابی به این نکته، ابتدا منطقه مورد مطالعه با روش بررسی عمومی مورد بررسی باستان شناختی قرار گرفت. نتیجه این بررسی شناسایی 2475 محوطه باستانی مربوط به دوره های مختلف (پیش از تاریخی، آغاز تاریخی، تاریخی و اسلامی) بوده است که مواد و جامعه آماری را در این تحقیق تشکیل می دهند. در مرحله بعدی ـ که شاکله اصلی این مقاله را در بردارد ـ با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و در قالب نظام اطلاعات جغرافیایی با استفاده از نرم افزار GIS، مطالعات اسنادی و تحلیل های فضایی به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری و پراکنش استقرارهای انسانی شناسایی شده در منطقه انجام گرفت. بعد از تشکیل پایگاه داده ای، پراکنش محوطه های باستانی شناسایی شده نسبت به متغیرهای ارتفاع، نوع آب و هوا، آب های جاری، دوری و نزدیکی به رودخانه های اصلی، پوشش گیاهی مرتعی و جنگلی و میزان بارش مطالعه شد. در نهایت، بعد از تجزیه و تحلیل توزیع فضایی محوطه ها، وضعیت توزیع آنها نسبت به این عوامل و تعیین همبستگی میان توزیع آنها با عوامل طبیعی، دو عامل ارتفاع و آب و هوا به عنوان مهم ترین و مؤثرترین عوامل زیست محیطی در شکل گیری استقرارهای باستانی استان مازندران شناسایی شدند.
خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) به منظور بررسی تأثیر حرکات گسل ایذه در تغییر الگوی شکستگی واحدهای زمینشناسی،گستره مورد مطالعه به 9 قلمرو(زون)چهارگوش کوچک تقسیم گردید(شکل 9).
htgnel evitalumuC (به تصویر صفحه مراجعه شود) &%07513TJPG075G% در تحلیل ساختاری جهتگیری روندهای شکستگی،مطرح میشود که تجدید فعالیت سیستم برشی ناشی از حرکات راستگرد گسل ایذه،نقش عمدهای در تغییرات محلی الگوی شکستگی واحدهای مختلف زمینشناسی داشته است1(شکل 9).
127-113 برآورد میزان فرسایش ورقهای،با استفاده از تحلیل دندروژئومورفولوژیکی ریشههای درخت در حوضه قرهچای(رامیان) شهرام بهرامی*-استادیار گروه جغرافیا،دانشگاه تربیت معلم سبزوار فاطمه محبوبی-کارشناس ارشد ژئومورفولوژی،دانشگاه تربیت معلم سبزوار جواد سدیدی-کارشناسارشد سنجش از دور،دانشگاه تربیت معلم سبزوار مریم جعفری اقدم-دانشجوی کارشناسیارشد ژئومورفولوژی،دانشکده جغرافیا،دانشگاه تهران پذیرش مقاله:1388/4/22 تأیید نهایی:1389/11/12 چکیده {IBدندروژئومورفولوژی یکی از رشتههای زیرمجموعه دندروکرونولوژی است که براساس تجزیه و تحلیل حلقههای رشد سالانه درختان و مورفولوژی رشد آنها به بررسی جنبههای فضایی و مکانی فرایندهای سطحی زمین در دورههای هولوسن میپردازد.
هدف این تحقیق تحلیل دندروژئومورفولوژی حلقههای ریشه درخت برای برآورد نرخ فرسایش ورقهای در حوضه قرهچای(رامیان)است.
در ارزیابی دندروژئومورفولوژی حلقههای ریشه درختان، حلقه ریشههایی که در معرض هوا قرار گرفتهاند(ریشههای خارجی)،تعیین سن میشوند و ارتباط آنها با سطح فعلی خاک تعیین میگردد و براساس آن میزان فرسایش مشخص میشود.
مطالعه حاضر،با توجه به این کاستی، با هدف بررسی و تجزیه و تحلیل دندروژئومورفولوژی حلقههای رشد سالانه ریشه درختان،برای برآورد فرسایش ورقهای برای نخستینبار در ایران انجام میشود.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) نتایج برآورد فرسایش ورقهای براساس تحلیل دندروژئومورفولوژیکی ریشه درختان،بر این اصل استوار است که حلقههای رشد سالانه در ریشههایی که در زیر خاک قرار دارند به صورت دایرهای(متحدالمرکز)رشد میکنند."