چکیده:
بخش قابل توجهی از مباحث جامعهشناسی خانواده به موضوع کارکردهای خانواده اختصاص یافته است. مسئلهی مهم برای جامعهشناسان، تبیین چرایی و چگونگی ایفای کارکردهای اجتماعی توسط نهاد خانواده است؛ اما این موضوع، مانند بسیاری از موضوعات دیگر، پیوندی ناگسستنی با مواضع ارزشی و ایدئولوژیک افراد و دیدگاههای گوناگون دارد. مقاله حاضر درصدد مقایسه دیدگاههای دو مکتب مختلف، یعنی مکتب «فمینیسم» و مکتب «اسلام»، راجع به کارکردهای خانواده است؛ و از میان کارکردهای متعدد خانواده به مهمترین آنها، یعنی تولیدمثل، حمایت و مراقبت، جامعهپذیری، تنظیم رفتار جنسی، عاطفه و همراهی، کارکردهای اقتصادی و تربیت دینی پرداخته است. نتیجهی حاصل از این مقایسه به طور مختصر آن است که بیشتر رویکردهای انتقادی وگاه افراطی فمینیسم، با رویکردهای اسلامی ناسازگار است که ازجمله میتوان به تعارض این دو دیدگاه در زمینههای تولیدمثل، مادری کردن، جامعهپذیری نقشهای جنسیتی، الگوهای رفتار جنسی، طرق ارضای نیازهای عاطفی، کارکردهای اقتصادی و تربیت دینی در خانواده اشاره کرد. این امر درحقیقت از مواضع ارزشی و تعاریف بسیار متضاد این دو مکتب راجع به مبانی و اصول عامی همچون عدالت، برابری، آزادی، استقلال، ستم و تبعیض نشأت میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"البته، ناگفته نماند که زندگی خانوادگی، مبتنی بر محبت و مودت است و تأکید اسلام بر اخلاق زناشویی بیش از تأکیدش بر حقوق زناشویی است؛ بنابر این در شرایط عادی که خانواده با مشی اسلامی مسیر طبیعی و سالم خود را میپیماید، موردی برای منازعات و مطالبات حقوقی زن و شوهر از یکدیگر پیش نمیآید و هر دو با تفاهم و دوستی و با تقسیمکاری معقول و خداپسندانه، مسئولیتهای خانوادگی را ایفا میکنند؛ اما در موارد اختلال خانواده این سؤال پیش میآید که آیا زن میتواند بدون هیچگونه مشارکتی درانجام وظایف خانه، صرفا با اکتفا به حداقل وظایف شرعی (تمکین جنسی و عدم خروج از منزل بدون اذن شوهر) حقوق خود و به ویژه نفقه را از شوهرش مطالبه کند؟ به نظر میرسد از دیدگاه فقهی حتی در چنین شرایطی حق نفقهی زن از بین نمیرود و شوهر نمیتواند او را به کار و خدمت مجبور نماید؛ هرچند واضح است که عادتا چنین شرایطی تداوم نمییابد و درصورتی که زوجین تفاهم و همدلی را جایگزین خصومت نسازند، به احتمال زیاد، کارشان به جدایی خواهد انجامید.
خلاصهی سخن اینکه، دیدگاه ارزشی اسلام و دیدگاههای ارزشی فمینیستی در باب کارکردهای خانواده معمولا نافی و مناقض یکدیگرند و بهجز مواردی که خانواده به تداوم نابرابریهای جنسی ستمآلود، از جمله استثمار نامشروع زنان و خشونت خانگی علیه آنان کمک میکند، اسلام در سایر موارد ارزشگذاری مثبتی نسبت بهکارکردهای خانواده دارد؛ درنتیجه، رویکردهای ارزشی و راهبردی فمینیستی، از قبیل مخالفت با تولید مثل طبیعی، طرفداری ازآزادی سقط جنین، مخالفت با مادری وکار خانگی، مخالفت کامل با جامعهپذیری نقشهای جنسیتی وتقسیم کار جنسی، مخالفت با هرگونه تمایز جنسی تحت عنوان مبارزه با پدرسالاری، مخالفت با الگوهای غیرمشابه رفتار جنسیتی، تأیید همجنسگرایی و مخالفت با تربیت دینی نمیتوانند از دیدگاه اسلام مقبولیتی کسب کنند."