چکیده:
این مقاله با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی، به بررسی نظریات شیعه و بهائیت در خصوص «رجعت» پرداخته است. «رجعت» یکی از مباحث اعتقادی در فرهنگ شیعه است و برای اثبات آن شواهد عقلی و نقلی فراوانی ارائه داده است. بر اساس آیات و روایات، معنای دقیق و مراد از «رجعت» در فرهنگ شیعه، بازگشتن عدهای از خالصان و پاکان در زمان ظهور حضرت مهدی علیهالسلام برای یاری ایشان و همچنین بازگشت عدهای از ناپاکان و دشمنان برای انتقام گرفتن از آنان است. اما فرقه ضاله بهائیت رجعت به این معنا را نپذیرفته و برای تحمیل خود به عنوان دینی جدید بر اذهان، موافق رأی و نظر خود، به تفسیر آیات قرآن پرداخته و معتقد به رجعت صفاتی اولیا و انبیای پیشین در پیامبر نوظهور شده است.
خلاصه ماشینی:
". 467 در خصوص تعبیر «اول لا اول» و «آخر لا آخر» که حسینعلی بهاء برای پیامبران و برای اثبات رجعت صفاتی به کار برده است ـ که البته خودش نیز اذعان میکند اولیت و آخریت بر ذات حق صادق میآید ـ باید گفت: این دو اصطلاح قرآنی و برگرفته از آیه 3 سوره «حدید» و دو صفت از صفات خداوند متعال هستند؛ قرآن میفرماید: «اول و آخر و پیدا و پنهان اوست و او بر همه چیز داناست.
اشکال دیگری که بر حسینعلی بهاء درباره استفاده از این دو تعبیر برای پیامبران پیش میآید این است که تعبیر «اول لا اول» و «آخر لا آخر» برای موجودی به کار میرود که فاقد مکان و زمان و قائم بذات است؛ چنانکه آیتالله مکارم شیرازی در تفسیر آیه 3 سوره «حدید» مینویسند: توصیف به «اول» و «آخر» بودن تعبیر لطیفی است از ازلیت و ابدیت او؛ زیرا میدانیم او وجودی است بیانتها و واجبالوجود؛ یعنی هستیاش از درون ذات اوست، نه از بیرون، تا پایان گیرد یا آغازی داشته باشد؛ از اول بوده، تا ابد خواهد بود.
477 زنده کردن مرده و شفا دادن نابینا همه معجزاتی هستند که به اذن خدا و توسط حضرت مسیح انجام شده است؛ اما ـ همانگونه که ذکر شد ـ بهائیت به معجزه به نحوی که پیروان تمام ادیان معتقدند اعتقاد ندارد و دلیلی هم که عبدالبهاء بر ادعایش عنوان میکند این است که برهماییان هم از برهما آثار عجیب نقل کردهاند، و اگر معجزه صحت دارد پس باید از برهما هم چنین آثاری را قبول کرد و اگر هم دروغ است هر دو باید دروغ باشد و از هیچ کدام نباید پذیرفت."