خلاصه ماشینی:
"حال،آیا این دو جنبۀ معرفت بشری درهمدیگر تأثیر میگذارند؟گسترۀ تأثیر آنها تاکجاست و نمونههای تأثیر علوم تجربی در تأثیر آموزههای علوم تجربیدر پژوهشهای قرآنی متن از محمد عل رضائی اصفهانی پاورقیهای نقدی از جواد پورحسین اشاره: {IBآنچه در پی می آید مشتمل بر یک مقاله و نقدی بر آن است که متن مقاله نوشتۀ حجة الاسلام محمد علیرضائی اصفهانی،مدرس حوزۀ علمیۀ قم،است که چند ماه پیش به دفتر مجله ارسال فرمود.
بررسی این نظریه تا آنجا که به بحث ما(تفسیر علمی)مربوط میشود،بهصورتموجبۀ جزئیه صحیح است؛یعنی همانطور کهبیان کردیم،پیشرفت بعضی علوم و رشتههایعلمی یا موضوعات علمی موجب دگرگونیو تکامل در فهم ما از آیات قرآن میشود،ولی بهصورت موجبه کلیه(که هرگونهپیشرفت در هر رشته از معارف بشری بر فهمما از دین و قرآن اثر بگذارد)قابل قبول بهنظر نمیرسد.
ثالثا،ثبات فهم پارهای از معارفدینی را نمیتوان دلیل بینیازی آنها از &%11025BNDG110G% سوم،اگر این نظریه را بپذیریم،موجبمیشود که هیچ فهم دینی(در معارف یااحکام)اعتبار نداشته باشد،چون هر لحظهدر معرض تغییر و تبدیل است و اصل در اینمورد،اصالت التغییر میشود؛یعنی مادامیکه اثبات نشود شرایط و پیشفرضهای فهمیک حکم شرعی(مثل حرمت زنا یا قتل)ثابت مانده است،نمیتوان به آن حکم عملکرد،درحالیکه اصل عمومی در نظر عقلااستصحاب،1یعنی اصالت البقاء،است.
اصلا علت مخالفت بعضی از افراد با این پ)دیدگاه معتدل(مطلوب):در بخش قبل،اثبات کردیم که علوم تجربی در پژوهشهایقرآنی و فهم ما از قرآن مؤثر است و برای اینمطلب شواهد و دلایلی بیان کردیم،ولی اینمطلب بهصورت موجبه جزئیه صحیح است؛یعنی میتوان گفت که برخی از آموزههایعلوم تجربی در فهم برخی آیات تکوینی وتشریعی قرآن مؤثر است،همانگونه که درنمونههای آن گذشت."