چکیده:
چهارچوب های موجود در سیاست گذاری علم و فناوری دارای رویکردی محدود است و در انتخاب اهداف، ابزاری های اجرا و ارزیابی پیامدهای اجرای سیاست ها تنها به رشد اقتصادی توجه می کنند. این نگرش محدود نسبت به سیاست علم و فناوری باعث شده که اثرات اجتماعی این سیاست ها کمتر مورد توجه قرار گیرد و اغلب پژوهش های موجود در این حوزه به گسترش مفاهیم مربوط به نقش علم و فناوری در توسعه اقتصادی بپردازند. این ضعف توجه در حالی رخ می دهد که دغدغه های اجتماعی از جمله نابرابری از مهم ترین چالش های کشورهای در حال توسعه است و صرف توجه به رشد اقتصادی بدون رفع مسائل اجتماعی تهای منجر به افزایش شکاف های اجتماعی خواهد شد. این مقاله در ابتدا به تحلیل اثرات اجتماعی سیاست های علم و فناوری می پردازد و راه حل های مختلف پیشنهاد شده در این حوزه برای رفع دغدغه های اجتماعی و به ویژه کاهش نابرابری را بررسی می نماید. در ادامه، از میان راه حل های ارائه شده، روش تقویت قابلیت های یادگیری و نوآوری انتخاب شد و چگونگی تاثیر آن بر گسترش همزمان نوآوری و عدالت اجتماعی تبیین شده است. در ادامه، استخراج شاخصی برای اندازه گیری قابلیت نوآوری- یادگیری معرفی و مقدار آن برای کشورهای مختلف مورد محاسبه قرار گرفته است. سپس توسط مقادیر استخراج شده برای این شاخص، رابطه مستقیم تقویت قابلیت نوآوری- یادگیری با کاهش نابرابری نشان داده شده است.
خلاصه ماشینی:
در میان پژوهشهای انجام شده راهحلهای فراوانی در حوزه علم و فناوری برای همسو کردن خطمشیهای این حوزه با حوزه اجتماعی پیشنهاد شده است اما اغلب این راهحلها آزمون نشده و به همین سبب فاقد پشتوانه نظری قوی برای استفاده سیاستگذاران هستند در بین سیاستهای مختلف پیشنهاد شده، راهحل قابلیتسازی توسط تعداد زیادی از نویسندگان مورد تأکید قرار گرفته که از جمله مهمترین ایشان میتوان به لوندوال [5 و 7]، آمارتیا سن[8] ، آروسنا و سوتز [2 و 9] اشاره کرد.
از آنجا که در بین راهحلهای گوناگون مطرح شده برای نزدیک کردن دغدغههای توسعه فناوری و توسعه انسانی، بر ایجاد قابلیتها و شایستگیها در نیروی انسانی و به ویژه قابلیت یادگیری؛ تأکید شده است در بخش بعد با ارائه شاخصی جدید برای قابلیت یادگیری و نوآوری چگونگی اثرگذاری این قابلیت در توسعه انسانی و کاهش نابرابری مورد بحث قرار خواهد گرفت.
برای بررسی رابطه بین قابلیت نوآوری و یادگیری و نابرابری اجتماعی، همبستگی بین این دو مفهوم محاسبه شده است که ضریب همبستگی 766/0 - وجود رابطه منفی و معنادار بین آنها را تأیید میکند (شکل 1) به بیان دیگر مطابق یافتههای این پژوهش، افزایش قابلیتهای یادگیری- نوآوری در جامعه موجب کاهش نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی خواهد شد.
یکی از پیشنهادهای اصلی مطرح شده برای دستیابی به این هدف ارتقاء قابلیت های یادگیری و نوآوری افراد جامعه است اما فقدان شاخصهای دقیق و اندازهگیری شده در این زمینه مانع از آن بوده است که رابطه بین افزایش این قابلیتها و کاهش نابرابری اجتماعی به صورت تجربی مورد بررسی قرار گیرد.