چکیده:
ماکس وبر، یکی از مهم ترین جامعه شناسانی است که تاثیرات زیادی بر محققان رشته های مختلف علوم اجتماعی داشته است. مورخان نیز هم از جنبه روش شناسی و هم تبیین رویدادهای تاریخی، از اندیشه های وی تاثیر پذیرفته اند؛ و با ترجمه آثار وبر به زبان فارسی، دامنه این تاثیرپذیری افزایش یافت.آن دسته از مورخانی که به تبیین وقایع تاریخی به خصوص تاریخ معاصر روی آورده اند، با واژه هایی ازقبیل «تفهم»، «مشروعیت»، «عقلانیت» و نظایر آن که وبر وارد مطالعات جامعه شناسی کرد، ارتباط دایمی دارند. میزان اثرپذیری درزمینه مباحثی ازقبیل «منشا و کارکرد دولت» و نیز موضوع انقلاب، وسیع تر از مباحث دیگر است. در این مقاله، با رویکردی تحلیلی، ابعاد این تاثیرپذیری به طور دقیق و مستند درباره این دو مفهوم بررسی می شود.
Max Weber is one of the most important sociologists who has great influence on researchers in different fields of social sciences. Historians have also been affected by his thoughts and beliefs both in methodology and explaining historical events. The extent of these effects has been increased by the translation of Weber’s works into Persian.
Those historians who choose to explain historical events especially contemporary history are engaged in terms such as “understanding”، “legitimacy”، “rationalisation”، and etc which Weber introduced in sociology. His influence on subjects like “the origin and function of government”، and revolution is even greater compared to other subjects. In this article by the use of an analytic approach the extent of his influence on these two subjects are discussed in detail based on facts.
خلاصه ماشینی:
اگرچه دولت در جوامع غربی به نفع جامعۀ مدنی بسیاری از امتیازات خود را ازدسـت داده پژوهش نامۀ انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی، سال یازدهم ، شمارة اول ، بهار و تابستان ١٣٩٠ است ، در این جوامع نیز همچنان برای برخی از محققان موضـوع مهمـی بـرای بررسـی و پژوهش به حساب می آید.
استمرار ساختار سنتی جوامع شرقی درطول زمان های مختلف ، مورد توجـه برخـی از پژوهشگران قرار گرفته است و ازایـن رو، در پـژوهش هـای خـود درصـدد کشـف ابعـاد پژوهش نامۀ انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی، سال یازدهم ، شمارة اول ، بهار و تابستان ١٣٩٠ مختلف آن برآمده اند.
خصوصیات سیاسی دوران پهلوی اول و دوم ، موضوع بررسی ها و تحقیق های گوناگون قرار گرفته است ؛ ازاین رو، بیش از این دربارٔە آن بحـث نخواهـد شـد و بـر جنبـه هـایی از کارکرد سلطنت پهلوی که نظریه پردازان جامعه شناسی وبری ، آنها را از شاخصـه هـای مهـم سلطانیسم تأکید می شود.
پژوهش نامۀ انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی، سال یازدهم ، شمارة اول ، بهار و تابستان ١٣٩٠ البته حتی در آن زمان ، برای تحلیل گران سیاسی معلوم بود کـه ادامـۀ ایـن وضـعیت در بلندمدت سلطنت محمدرضا پهلوی را در موقعیت خطرناکی قرار خواهد داد؛ زیـرا تمرکـز همۀ اختیارات در دست یک نفر، مسئولیت تمـامی نارسـایی هـا و مشـکلات را متوجـه او می کرد.