چکیده:
تذکره ادبی مجمع الخواص را صادقی بیگ افشار، نگارگر برجسته عهد صفوی، در سال 1016 ق به زبان ترکی نگاشت و در سال 1327 دکتر عبدالرسول خیام پور، استاد دانشگاه تبریز، آن را تصحیح و به فارسی ترجمه و منتشر کرد. این تذکره اطلاعات گران سنگی درباب وضعیت ادبی حاکم بر گروه های اجتماعی ترک و تاجیک ایران آن روزگار ارائه می دهد. هم چنین رونق ادبیات و هنر در نزد شاهان، شاهزادگان، و ارکان حکومت صفوی و برخی از سلاطین و شاهان عثمانی و گورکانی و خان های اوزبک در آیینه مجمع الخواص مشاهده می شود.صادقی بیگ در تبریز به دنیا آمد و هنر نگارگری را در نزد استادان این هنر آموخت. جریان حوادث سیاسی موجب حضور او در تختگاه های قزوین و اصفهان شد، ازاین رو با بسیاری از اعاظم سبک تبریز، قزوین، و اصفهان ارتباط یافت و نام و سرگذشت برخی از آنان را به سبب طبع شعریشان در مجمع الخواص گرد آورد.این مقاله بر آن است تا علاوه بر تبیین اهمیت این تذکره در تاریخ نگاری عصر صفوی، برخی از کاستی های ترجمه آن را به نقد بگذارد.
Literary biography of Majma''-ol-Khavas was written in 1016 (lunar/hijri) in Turkish، by Sadeqi-Beik Afshar، prominent writer in Safavid era، and in 1327 solar/hijri (1949) was edited and translated into Persian by Dr. Abdol Rasul Khayam Pour، a professor in Tabriz University.
This biography provides us with very precious information about literary situation in Turk and Tajik communities of Iran at that time. Furthermore، flourishing of literature and art and their importance among kings، princes، and governors of Safavid emperor، and some of the kings and tribal chiefs of Ottoman، Gurkani ، and Uzbak are reflected in Majma''-ol-Khavas.
Sadegi beik-Afshar was born in Tabriz، and studied painting. Due to flow of political events he went to Qazvin and Isfahan، and got acquainted to many of outstanding Artists of Tabriz، Qazvin and Isfahan schools of painting. He also mentioned names and biography of some of these painters in Majma''-ol-Khavas due to their poetic nature.
Not only does this article aim at providing an explanation of the importance of this book in historiography of Safavid era، but also it tries to criticize some shortcomings of its translation.
خلاصه ماشینی:
پژوهش نامۀ انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی، سال یازدهم ، شمارٔە دوم ، پاییز و زمستان ١٣٩٠ صادقی بیگ فن شعر را نزد شعرایی چون مولانا میرصـنعی نیشـابوری ، مولانـا فضـائی همدانی ، و حـافظ صـابونی فـرا گرفـت (صـادقی افشـار، ١٣٢٧: ١٧٩، ٢٤٧) و بـا قرائـت دیوان های شعری و مجموعه های ادبی این زمینه از استعدادش را تقویت کرد١٥ و در نوشتن مادٔە تاریخ نیز طبع آزمایی کرد (همان : ٣١٧).
رابینسون (Robinson)، منتشرکنندٔە این نسـخه ، پژوهش نامۀ انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی، سال یازدهم ، شمارٔە دوم ، پاییز و زمستان ١٣٩٠ بر آن است که صادقی بیگ برای رضایت خاطر خـود کـل ١٠٧ نگـارٔە ایـن مجموعـه را نقاشی کرده است .
١٠,٢ بخش های ترجمه نشدٔە خاتمه زیرنشین جماعت این مجمع آراسته و خوشه چین این خرمن پیراسته و مایـل ایـن ابیـات رعنای جلوه گر و قائل ارقام این تذکرٔە مذکور، یار موافق طـلاب اصـحاب نظـم و اربـاب شعر، صادقی ، چون خود را از این جماعت ، خارج ندانسته و روا ندیده است که در خاتمۀ ذکر این گروه نام خود را نیاورد چنـد بیتـی از خـود را، کـه ذره ای از مطلـع خورشـیدش نمی شود و از زیب و زینت حسن مطلع عاری و بری است و اگـر خـاک نشـین شـاه بیـت درگاهش نیز بنامد باز شایستۀ این عنوان نیست و نمی تواند بر گوشه نشـینی مقطـع صـف نعالش دلیری کند، به همه حال با عذر عجز و فروتنی این چنین مختصر کرده ، ابیات مرقومه را به صلاح اصلاح ارباب نظم رسانیده امیدوار است که موجـب مباهـات و خودنمـایی و سبب ستایش و خودآرایی ندانند.