چکیده:
حکومت صفویه در شرایطی شکل گرفت که با دشمنی عثمانی ها در غرب و ازبکان در شرق روبه رو شد. این اختلافات مذهبی یکی از مسایلی بود که در کنار ملاحظات سیاسی و جغرافیایی به تشدید روابط غیر دوستانه ی این حکومت با دو همسایه ی شرقی و غربی منجر می شد. در چنین شرایطی، صفویان تلاش می کردند با بهره گیری از ابزارهای دیپلماتیک، در کنار اقدامات نظامی، اقتدار خود را بر دشمنان شان تحمیل نمایند. یکی از این ابزارها ارسال نامه های متعدد برای تاثیرگذاری بیش تر بر عثمانی ها و ازبکان بود. این نامه ها افزون بر مباحث سیاسی و نظامی، مضامین مذهبی تشیع را نیز دربرداشت، که علاوه بر بیان سرآمدی سیاسی و مذهبی صفویان، در پی نشان دادن اعتبار روزافزون مذهب تشیع نسبت به سایر مذاهب هم بود. در این راستا، هدف این نوشتار، بررسی جنبه های مذهبی مراسلات عصر صفویه درنشان دادن اعتبار و سرآمدی مذهب تشیع و حکومت صفوی نسبت به حکام همسایه است؛ به عبارتی، این پژوهش به دنبال پاسخ دادن به این پرسش هاست که، آیا مراسلات برون مرزی دوره ی صفویه در پی بیان سرآمدی مذهبی صفویان بوده است؟ و پرسش دیگر آن است که، آیا صفویان برای ابراز سرآمدی مذهبی خود در نامه ها از مدارک مستندی بهره جسته اند؟ در پاسخ به پرسش های مذکور، فرضیه های مطرح شده بدین قرار است: به نظر می رسد صفویان به لحاظ کاربرد مکرر مستندات مذهبی در نامه ها به گونه ای وجه تاثیرگذاری مذهبی را مورد نظر داشته اند؛ و از سوی دیگر، مستندات کاربردی آن ها نیز متقن و قابل دفاع بوده است.
خلاصه ماشینی:
"در این راستا،هدف این نوشتار،بررسی جنبههای مذهبیمراسلات عصر صفویه در نشان دادن اعتبار و سرآمدی مذهب تشیع و حکومت صفوی نسبت به حکامهمسایه است؛به عبارتی،این پژوهش به دنبال پاسخ دادن به این پرسشهاست که،آیا مراسلات برونمرزی دورهی صفویه در پی بیان سرآمدی مذهبی صفویان بوده است؟و پرسش دیگر آن است که،آیاصفویان برای ابراز سرآمدی مذهبی خود در نامهها از مدارک مستندی بهره جستهاند؟در پاسخ بهپرسشهای مذکور،فرضیههای مطرح شده بدین قرار است:به نظر میرسد صفویان به لحاظ کاربردمکرر مستندات مذهبی در نامهها بهگونهای وجه تأثیرگذاری مذهبی را موردنظر داشتهاند؛و از سویدیگر،مستندات کاربردی آنها نیز متقن و قابل دفاع بوده است.
با توجه به اینکه طرف خطاب مراسلاتصفویان بیشتر اهل سنت بودند،به نظر میرسد نوع انتخاب آیات توسط صفویان برای درجدر نامهها بهگونهای بوده است که علاوهبر وضوحی که نسبت به خط امامت دارند،درمیان اهل سنت نیز با همین رویکردها و یا نزدیک به این وجوه مورد تعبیر قرار گرفته باشند.
گرچه این روایت به صورتمرسوم در نامهها برای نشان دادن جانشینی امام علی(ع)،به کار برده میشد،اما جایگاه کاربردیآن بیشتر مربوط به زمانی بود که از طرف عثمانیها یا ازبکان،بحث ارجحیت خلفا بر اماممورد یادآوری و تأکید قرار میگرفت و لاجرم در پاسخگویی،همراه با آیات مستندی که ذکرمیشد،این روایات از چشمانداز جانشینی و حقانیت امام،به صورت تکرار،حتی در یک نامهدر طی چندین مرحله دفاع میکرد."