چکیده:
در این نوشتار تعاریف هنر، زیبایی، خیال و فرآیند تخیل بیان شده است. مباحثی درباره هنر آسمانی و نقش هنرمند در پالایش هنر و تاثیر روح هنرمند و ارتباط آن با عوالم خیال و بهره گیری از فاعلیت اولیای الهی، نقش اخلاق در هنر و پاکسازی قوه خیال، جایگاه نظارت های بیرونی و درونی و ابعاد زمینه ساز هنر برای ظهور دولت مهدوی از جمله مباحثی است که به آنها پرداخته می شود. هنر از ابعاد گوناگونی زمینه ساز ظهور می شود که در این نوشتار پنج بعد آن مورد بحث واقع شده است: 1. فاعلیت هر انسان در پرتو فاعلیت ولی او؛ 2. تاثیر باورها و ارزش های هر فرد بر هنر او؛ 3. نقش اخلاق در پالایش روح و خیال هنرمند؛ 4. وجود عنصری از لطافت در هنر و زیبایی؛ 5. بهره گیری هنر از توصیف خیال انگیز و اعجاب آفرین در ترویج فرهنگ مهدوی.
In this paper، the definitions of art، beauty، imagination، and the imagination are presented.
Discussions about celestial art and the artist's role in refining the art and the impact of the artist's soul and its relationship to fantasy worlds and the use of a divine authority agency are explained. Also discussed are the roles of ethics in art and its cleansing power for imagination، and the external and internal controls and functional aspects of the underlying art for preparing the Appearnce of Mahdi are discussed. Among the topics that will be addressed are art in its manifestation of underlying dimensions that are discussed in this paper، which is proposed to have five dimensions: 1. Every human is only an agent in light of the his Imam's agency 2. The impact of ones beliefs and values on his art; 3. The role of morality in purification of the soul of and the fantasy of the artist; 4. Existance of an element of elegance and beauty in Art 5. The use of Art to describe a romantic and the awe inspiring fantasy in service of the Mahdavi culture.
خلاصه ماشینی:
از یکسو باید تناسبهایی _ مثبت یا منفی، به طوری که تضاد و تقابل یا تنافر و تقارب را دربر گیرد _ در چیزی که دربارۀ ارتباط زیبایی با مفاهیمی مانند نظم، تناسب، بزرگی، لذت، کمال، فهم، فرانمود، فرم، معنا، بیان و احساس مطالب زیادی در تاریخ فلسفۀ هنر و زیباییشناسی گفته شده است.
باید توجه داشت که مفهوم «عالی» دو جنبه دارد: یکی عظمت و دیگری شکوه و درخشش که گاه از این جنبۀ دوم با مفهوم زیبایی یاد میشود.
حالت دوم این است که نفس صورتهایی را خود برسازد که قوۀ خیال آنها را درک کند.
شیخ اشراق افزون بر موارد یادشده، از تعابیری چون عالم اشباح، عالم صور معلقه و اقلیم هشتم که در آن شهرهایی مانند جابلق و جابرس 1 و هورقلیا وجود دارد نیز استفاده میکند (نک: سهرودی، 1375: ج3، 494، این شهرها با تلفظهای مختلف قرائت شدهاند: جابلقا، جابرقا، جابرص، جابرصا، جابلس، جابلسا.
بر این مبانی، اگر هنرمند بتواند ذات نفس خود را جلا دهد و با سلوک باطنی و قطع تعلقات مادی و جسمانی، به عالم افلاک سربرآورد و به نور برتر تمسک جوید یا از انوار علوی کسب نور کند، خواهد توانست صور خیال را در صفا و کمال مشاهده کند و لذتبخشترین حالات زیبایی را تجربه نماید.
این هنر است که میتواند ترجمان سروش غیبی به زبان ما باشد.
جعفری، محمدتقی، زن از دیدگاه امام علی(، ترجمه: محمدرضا جوادی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1378ش.
کارول، نوئل، فلسفه هنر، ترجمه: صالح طباطبایی، تهران، فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران، 1386ش.