چکیده:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل نوشتار دانشآموزان کمتوان ذهنی شهر تهران در پایههای مختلف تحصیلی در چارچوب دستور نقشگرای نظاممند و بر مبنای فرانقش تجربی مطرح در این نظریه صورت گرفته است و سپس یافتههای به دست آمده از پایههای مختلف با هم مقایسه شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی است. آزمودنیها به شیوه نمونهگیری خوشهای و چند مرحلهای انتخاب شدند. در مجموع 311 دانشآموز (دختر و پسر) از میان 1737 دانشآموز مشغول تحصیل (در مقطع ابتدایی و راهنمایی حرفهای و متوسطه حرفهای) انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری مورد استفاده در پژوهش 4 قصه تصویری متشکل از تصویرهای مرتبط با هم است. از آزمودنیها به صورت انفرادی خواسته شد برای تصویری که میبینند داستانی بنویسند. یافتهها: دادهها (در مجموع 2407 بند و 10861 واژه) بر مبنای فرانقش تجربی و از منظر نوع فرایندهای (افعال) به کار رفته در بندها بررسی شده است. الگوی استفاده از فرایندهای مختلف در پایههای مختلف تحصیلی مورد مقایسه قرار گرفته است. در نوشتار این دانش آموزان فرایند مادی در پایههای تحصیلی مختلف پررخدادترین فرایند است و حدود 58 درصد کل فرایندها را شامل میشود. فرایند رفتاری و فرایند رابطهای به ترتیب 13 و 12 درصد کل فرایندها را در بر میگیرند. فرایند بیانی با 10 درصد رخداد و ذهنی با 7 درصد رخداد و وجودی با کمتر از یک دهم درصد کمرخدادترین فرایندها هستند. نتیجهگیری: در پژوهش حاضر مقدار خیدو به دستآمده در سطح کمتر از 001/0 فرضیه پوچ پژوهش مبنی بر استفاده یکسان دانشآموزان پایههای مختلف از فرایندهای مختلف را رد میکند. به عبارت دیگر تفاوت در استفاده از فرایندهای مختلف دستور نقشگرای نظاممند در پایههای مختلف تحصیلی با توجه به آزمون خی دو معنادار است. همچنین درصد فراوانی هر یک از انواع فرایندها در پایههای مختلف با یکدیگر متفاوت است. رخداد بعضی از فرایندها مانند مادی با بالا رفتن پایه تحصیلی کاهش مییابد و رخداد برخی دیگر مانند فرایند ذهنی افزایش مییابد. کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر مقطع ابتدایی بیشتر از فرایندهای مادی و رابطهای در نوشتار خود استفاده میکنند در حالی که در مقطع راهنمایی پیشحرفهای و حرفهای دانشآموزان بیشتر از فرایند مادی، رفتاری، ذهنی، و بیانی استفاده میکنند. به نظر میرسد نتایج با الگوی رشد شناختی پیاژه همخوانی دارد.
Objective: The present study was conducted to analyze and compare the written discourse of EMR students according to experiential metafuntion introduced in Halliday’s systemic functional grammar. Method: The present research follows a descriptive method. The informants (311 students) were chosen among the primary، prevocational guidance school، and vocational high school students in 2009. The informants were chosen according to multi stratified cluster sampling. A written test in the form of picture stories was administered to 311 students. Results: At first، the data (consisted of 2407 clauses and 10861 words) was analyzed concerning the type of process (verbs) used in clauses. Material (58%) is the most frequent process in all grades. Behavioral، relational and verbal clauses happened in 13%، 12%، and 10% of the clauses. Existential process is the least frequent one (0.1%). Conclusion: Nonparametric statistical test (x2 test) shows that even when p≤0/001، x2 value rejects the null hypothesis. In other words the two variables in the research (different grades of EMR students and their use of different processes) are not independent; hence the grades of EMR students and their use of different processes in their writings are related. The frequency of different processes varies in different grades. Also the frequency of material process decreases as the grade increases، and frequency of mental processes increases as the grade increases. EMR primary school students mostly use relational and material processes in their written discourse. EMR guidance and high school students use material، behavioral and mental and verbal processes more than the primary school students. It seems that the findings are compatible with Piaget's cognitive development and accredit it.
خلاصه ماشینی:
توصیف نوشتار دانشآموزان کمتوانذهنی برمبنای دستور نقشگرای نظاممند هلیدی دکتر آتوسا رستم بیک تفرشی{o1o}،احمد رمضانی و اسوکلایی{o2o} دریافت:89/5/2 تجدیدنظر:89/8/5 پذیرش نهایی 89/10/1 چکیده {IBهدف:پژوهش حاضر با هدف تحلیل نوشتار دانشآموزان کمتوانذهنیشهر تهران در پایههای مختلف تحصیلی در چارچوب دستور نقشگراینظاممند و بر مبنای فرانقش تجربی مطرح در این نظریه صورت گرفتهاست و سپس یافتههای بهدست آمده از پایههای مختلف باهم مقایسهشده است.
بررسی کارآمدی استفاده از دستور نقشگرایهلیدی در توصیف نوشتار دانشآموزان کمتوانذهنی،توصیف و تحلیل زبانشناختی این پیکره براساسرویکرد نقشگرای هلیدی،به دست دادن الگویاستفاده از فرایندهای مختلف در نوشتار توسط دانش-آموزان کمتوانذهنی در فرانقش تجربی دستور نقش-گرای نظاممند،به دست دادن نسبت استفاده از افعال/فرایندهای مادی در گفتمان کمتوانهایذهنی،درمقایسه در سایر افعال/فرایندها،از اهداف پژوهشحاضر است.
در جدولزیر نمونههایی از فرایندهای مختلف در نوشتاردانشآموزان کمتوانذهنی آمده است: (به تصویر صفحه مراجعه شود) پیشینه:دستجردی(1380)در کتاب درسیویژگیهای گفتار و زبان کودکان عقب مانده ذهنی،که حاصل طرحی پژوهشی با همین عنوان است،نتایجحاصل از بررسی زبان 133 آزمودنی شامل 66 پسر و67 دختر در پایههای تحصیلی آمادگی مقدماتی،آمادگی تکمیلی،اول و دوم ابتدایی که طیف سنی6/7 تا 13/6 را داشتند به شرح زیر بیان میکند.
درمجموع 311 دانشآموز(دختر و پسر در پایههایسوم،چهارم و پنجم ابتدایی؛اول،دوم و سوم دورهراهنمایی تحصیلی پیشحرفهای،و اول متوسطهحرفهای)از میان 1737 دانشآموز مشغول تحصیل دردورههای ابتدایی و راهنمایی انتخاب شدند ابزار و روش گردآوری دادهها باتوجه به هدف پژوهش که بررسی زبان نوشتاریدانشآموزان کمتوانذهنی بود،دو شیوه برای جمع-آوری نوشتار دانشآموزان بررسی شد تا در نهایت،شیوه بهتر بهعنوان ابزار،مورد استفاده قرار گیرد:شیوه اول دادن موضوع به دانشآموزان و جمعآوریانشاء آنها درباره موضوع داده شده و شیوه دوم ارائهداستان مصور به دانشآموزان و جمعآوری روایتهایداستانی آنها درباره تصاویر بود.