چکیده:
اموزش و پرورش عمومی در کشورها نقش اساسی در شکلگیری شخصیت و اذهان افراد جامعه ایفا میکند. از همین روست که قدرتهای بزرگ اقتصادی تلاش فراوانی در کنترل و نظارت بر نوع اموزشهای ارائهشده در مدارس به کار میبرند. این تلاشها در ایالات متحده از اغاز قرن بیستم و با ورود ارای روانشناختی ووندت به نظام اموزشی این کشور و به موجب ان، به کارگیری روشهای محرک ـ پاسخ اغاز شد و سرمایهداران بزرگی همچون راکفلرها ان را ادامه دادند و امروزه پس از اموزش و اثرگذاری بر نسلهای بسیاری، به نتیجهگیری مورد نظر خود که همانا پرورش افرادی دنبالهرو، بدون خودباوری و ناتوان از ارائه تفکر مستقل است، نزدیک شده است.
خلاصه ماشینی:
"در پیکربندی جدیدی که ووندت از روانشناسی ارائه میکند، ذهن، دستگاهی ر نظر گرفته شده که صرفا قادر است به محرکها پاسخ دهد و روانشناس ازمایشگاهی (و در مراحل بعد، معلم و دانشاموز) از طریق اندازهگیری و ضبط محرکها و پاسخها میتواند اثربخشی یک روش محرک ـ پاسخ را نسبت به روشی دیگر و همچنین ظرفیت کارکردی دانش اموزان را بررسی و تعیین کند.
جی استنلی هال،9 یکی از اثرگذارترین این دانشجویان بود که پس از تحصیل در لایپزیگ، در سال 1883 به ایالات متحده بازگشت تا در دانشگاه جانز هاپکینز تدریس کند، مجله امریکایی روانشناسی را پایهگذاری کند و به پرورش جان دیویی،10 نماد فکری و اموزشی امریکا بپردازد.
جیمز ارل راسل،12 یکی دیگر از دانشجویان ووندت است که در سال 1897، رئیس کالج تربیت معلم شد و تا اواخر دهه 1920در این سمت باقی ماند.
13 در سی سال پس از این دوره، کتل، راسل و دیویی که پس از ده سال تحصیل در دانشگاه شیکاگو در سال 1904 به همکاران ووندتی خود پیوست، نقش قابل توجهی در تغییر اموزش عمومی مطابق با ارای ووندت در ایالات متحده ایفا کردند.
در حالی که فرستادگان ووندت موضع خوبی برای ویرانی اموزش و پرورش ایالات متحده به دست اورده بودند، کمکهای مالی بنیاد راکفلر نیز کمک فراوانی در اجرای این ماموریت کرد.
19 در سال 1916، بورد اموزش عمومی پیشنهاد ایجاد مدرسههایی با برنامه اموزشی جدیدی را ارائه کرد که در ان، لاتین، یونانی، دستور زبان انگلیسی و ادبیات کلاسیک از برنامه درسی خارج گردید و در عوض بر روشهای مختلف تدریس تاریخ و ادبیات تاکید شده بود."