چکیده:
پژوهش حاضر با روش تحلیلی و توصیفی و با هدف شناسایی و استخراج باورهای دینی مؤثر در تقویت، استحکام و کارآمدی خانواده از آیات و روایات صورت گرفته است. در این پژوهش، به مهمترین بینشها و باورهای دینی اشاره شده است که بر روابط و رفتارهای اعضای خانواده اثر میگذارد و آن را به خانوادهای کارآمد تبدیل میکند؛ چنانکه نبود چنین بینشهایی، سبب ناکارآمدی خانواده و شکلگیری روابط نامناسب خواهد شد. نتایج پژوهش نشان داد که بر اساس منابع دینی، ایمان به خدا، اعتقاد به رسالت و امامت و زندگی پس از مرگ، مهمترین باورهای دینیاند که خانواده را کارآمد میکند. بر اساس نتایج پژوهش بینشها، باورهای دینی از سه بعد معنادهی به زندگی، اجرای وظایف و تکالیف توسط اعضای خانواده، و مواجهه با مشکلاتی که در خانواده پدید میآید، بر کارآمدی خانواده اثر میگذارد.
خلاصه ماشینی:
"» 193 حالت فرد باایمان در کشور هستی، مانند حالت فردی است که در کشوری زندگی میکند که قوانین و دستورهای حکومتی آن را صحیح و عادلانه میداند؛ به حسن نیت گردانندگان اصلی کشور نیز ایمان دارد و به طور طبیعی زمینه ترقی و تعالی را برای خویش و دیگر اعضای خانوادهاش فراهم میبیند و معتقد است تنها چیزی که ممکن است سبب ناکامی او شود، سستی و کمکاری خود اوست.
به عبارت دیگر انسان برای سنجش کارآمدی خانواده خود از دو جهت نیازمند الگوی کارآمد است: از یک جهت میخواهد با الگوگیری برای تشکیل خانوادهای کارآمد بکوشد و از سوی دیگر با مقایسه خانواده خود با خانوادههای کارآمد میخواهد بداند آیا در مسیر دستیابی به کارآمدی حرکت میکند یا خیر؟ همانگونه که اگر ابزار سنجش و ارزیابی همچون متر، عدد، ساعت و دماسنج را از اجتماع انسانی بگیرند، زندگی، دشوار و رنجآور میشود و انسانها در عادیترین مسائل زندگی سرگردان خواهند شد، همچنین اگر الگوهای انسانی مناسب برای افراد بشر وجود نداشته باشد، جامعه در ابهام و سرگردانی به سر خواهد برد."