چکیده:
سنتهای اجتماعی از جمله موضوعات مهم و نقشآفرین در عرصة اندیشه و عمل در جامعة اسلامی است که میتوان در شناخت بهتر جوامع و مهندسی جامعة مطلوب از آن بهره گرفت. این سنتها که بیانگر رویههای خداوند در زندگی اجتماعی است، به لحاظ قلمرو و قالب و محتوا اقسامی دارد. سنتهای اجتماعی را میتوان با رویکردهای مختلفی مانند کلامی، تفسیری، روانشناختی و جامعهشناختی بررسی کرد.این مقاله نگاهی گذرا به برخی از سنتهای اجتماعی با رویکرد جامعهشناختی دارد. نابودشدن جوامع تکذیبکنندة پیامبر پس از رساندن پیام، ارائة معجزات و فراهم آمدن زمینههای محیطی برای توجه به خدا یکی از این سنتها است. کشمکش اجتماعی و نقش آن در از بین رفتن اقتدار اجتماعی به علت از بین رفتن وفاق اجتماعی و بیاعتباری ارزشهای مشترک، سنت دیگری است که بررسی میشود. نقش الزامهای حیاتی در تقسیم کار اجتماعی و رابطة مثبت معنادار میان جرم و بزهکاری یا نپذیرفتن حقایق و از جمله آموزههای انبیا، و نیز پیدایش فرقههای انحرافی بر اثر فزونطلبی عالمان دینی، دو سنت دیگر است.
خلاصه ماشینی:
"در آیات 13و14 سورة حجر به عنوان یک سنت کلی و عام از این رابطه یاد میکند و میفرماید: «کذلک نسلکه فی قلوب المجرمین * لا یؤمنون به وقد خلت سنه الأولین»؛ [چنانکه مجرمان در امتهای گذشته دعوت پیامبران را نپذیرفتند و ایشان را استهزا کردند و ایمان نیاوردند] قرآن را در دلهای مجرمان [امت تو ای پیامبر] وارد میکنیم [ولی] به آن ایمان نمیآورند؛ زیرا این یک سنت و رویة پیشینیان است [یعنی ایمان نیاوردن و در برابر انبیا گردنفرازی کردن؛ زیرا سنت الهی بر آن است که جرم مانع پذیرفتن حقایق میشود].
دو عنصر اول همان چیزی است که دو محور سنت الهی را تشکیل میدهد 279 ولی عنصر سوم به یک نکتة حساس و شایان توجه اشاره دارد و آن اینکه نباید مخالفت مجرمان با پیامبران را تا حد یک نزاع شخصی یا یک موضعگیری برخاسته از جهل یا شک و تردید در حقانیت مسئلة مورد نزاع تقلیل داد و یا آن را در خصوصیت و ویژگی دعوت انبیا [بهعنوان یک دعوت دینی] محدود ساخت، بلکه ارتکاب جرم زمینة حقطلبی و تسلیم حقایق شدن را در انسان از بین میبرد و در این صورت معیار پذیرفتن یا نپذیرفتن یک واقعیت برای او درست یا نادرست و مطابق با واقع یا غیرمطابق با واقع بودن نیست، بلکه چنین جماعتهایی واقعیتها را تا جایی که با روحیات جرمانگیز و ارتکاب جرمشان سازگار است میپذیرند، آنهم به سبب سازگاری با جرمشان."